.......................و یاریمان کن ، در آن هنگام که طنین قدمهایت موج شور انگیزی را در جای جای این کره خاکی به پا می افکند ، شرمنده وجود پاکت نباشیم . ای یوسف زهرا جمعه ها در پی هم می آیند و می روند و ترسم از آن است که ذره ای شایسته گی در راه تو بدست نیاورده باشم یا آن چیزهایی را هم که بدست آوردم به یک باره از کف بدهم . دیدگانت را برای لحظه ای از ما برندار که می ترسم از تاریکی ، دعاهایت را ازمان دریغ نکن که از هجوم بلاها می هراسم . چه کنم که هر جمعه ، آن لحظه ای که امضا به پای نامه اعمال هفتگی ام می زنی ، موجب ناراحتی ات نشوم ؟ می دانم که باید چه کنم ، حق باتوست ، می دانم و انجام نمی دهم ، می دانم و کاهلی می کنم ، می دانم و گاه به فراموشی می سپارم وای بر من ، وای بر من که موجب ناراحتی تو می شوم . حرف کافی نیست ، شرمندگی کافی نیست ، میدانم ، عمل مهم است عمل ! یاریم کن ، یاریمان کن تا عمل کنیم ، تا در راهت استوار قدم برداریم ، تا موجب ناراحتی تو و خدای خویش نشویم ای گوهر پنهان در زمانه ی ظلمت زده .
سلام ...
سلام به تو ... *** نوا *** ...
فقط می تونم بگم ... بی نظیر بود ... همین ...
.
.
.
یا حق ...
سلام دوست ما . . .
سپاس از حضور گرمتان . . .
یاعلی
ای مفخر آدینه ام من عاشق دیرینه ام . . .
مهدی بیا . . . مهدی بیا . . .
.
.
.
خیلی عالی بود . ممنون نوای آدینه . . .
شاد باشید و سلامت . . .
سلام . . .
سپاس از حضورتان . . .
یاعلی . . .
ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم
ای کاش که من خاک سر راه تو باشم
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور . ..
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور . . .
مهدی..............
زیبا و در عین حال واقعی
سلام . . .
سپاس از حضور گرمتان . ..
یاعلی . . .
کاشکی از اشتباهات مون درس می گرفتیم...
کاش دوباره خطا نمی رفتیم...
خدا به همه مون کمک کنه...
دعا یادتون نره...
لطف خدا بیشتر از جرم ماست . . .
نکته ی سر بسته چه دانی خموش . . .
.......................و یاریمان کن ، در آن هنگام که طنین قدمهایت موج شور انگیزی را در جای جای این کره خاکی به پا می افکند ، شرمنده وجود پاکت نباشیم . ای یوسف زهرا جمعه ها در پی هم می آیند و می روند و ترسم از آن است که ذره ای شایسته گی در راه تو بدست نیاورده باشم یا آن چیزهایی را هم که بدست آوردم به یک باره از کف بدهم . دیدگانت را برای لحظه ای از ما برندار که می ترسم از تاریکی ، دعاهایت را ازمان دریغ نکن که از هجوم بلاها می هراسم . چه کنم که هر جمعه ، آن لحظه ای که امضا به پای نامه اعمال هفتگی ام می زنی ، موجب ناراحتی ات نشوم ؟ می دانم که باید چه کنم ، حق باتوست ، می دانم و انجام نمی دهم ، می دانم و کاهلی می کنم ، می دانم و گاه به فراموشی می سپارم وای بر من ، وای بر من که موجب ناراحتی تو می شوم . حرف کافی نیست ، شرمندگی کافی نیست ، میدانم ، عمل مهم است عمل ! یاریم کن ، یاریمان کن تا عمل کنیم ، تا در راهت استوار قدم برداریم ، تا موجب ناراحتی تو و خدای خویش نشویم ای گوهر پنهان در زمانه ی ظلمت زده .
سلام . . .
سپاس از حضور گرمتان . . .
یاعلی . . .
نوای تو با جوهری در برگ کاغذی نوشت :
مهدی
و اکنون این برگ را همگان می بینند و می گویند :
یا مهدی
باشد که پاسخش را از صاحب اسم بگیری ...
همگی به سلامت