* به نام خداوند جان آفرین *
باز آی و دل تنگ مرا مونس جان باش
وین سوخته را محرم اسرار نهان باش
زان باده که در میکده ی عشق فروشند
ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش
امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) در نامه ای به شیخ مفید نوشتند :
" اگر شیعیان و پیروان ما ، که خداوند توفیق دهد آنها را به اطاعت خود ، بر اتحاد آراء و افکار ، به
وفای عهدی که با آنان شده است یکدله اتفاق کنند ، هر آینه یمن تشرف آنها به دیدار و ملاقات ما
به تاخیر نمی افتد . "
پس معلوم می شود علت عدم ظهور ، تفرقه ی افکار و عدم اتحاد دل هاست در وفای عهدی که با
آنها شده است .
همه ی ما که در عصر غیبت زندگی می کنیم ، بدون تردید از اکثر فضائل محرومیم ، پس باید
مقدمات ظهور را فراهم کرده و با عمل به دستورات قرآن و مجاهده در راه خدا و ائتلاف دل ها زمینه
را برای ظهورش آماده کنیم ؛ زیرا علت غیبت ، نقص و سستی و عدم استعداد در مردم است ، نه
نقص در آن حضرت . اگر این نقص رو به کاهش رود و دل ها کم کم قوت گیرد و تعلیمات قرآنی
صحیحا بر دل ها بنشیند ، ظهور آن حضرت حتمی خواهد شد .
اللهم عجل لولیک الفرج ...
« به نام خدا »
... در روایتی از امام صادق (علیه السلام ) اشاره به ده ها نوع از مفاسد دوره ی پیش از ظهور ( که قسمتی از آن جنبه ی اجتماعی و سیاسی و قسمتی جنبه ی اخلاقی دارد ) شده است که مطالعه ی آن انسان را عمیقا در فکر فرو می برد . امام صادق (علیه السلام ) به یکی از یاران خود فرمود :
1 ) هنگامی که ببینی ظلم و ستم ، همه جا فراگیر شده ؛
2 ) هنگامی که ببینی قرآن فرسوده و بدعت هایی از روی هوا و هوس در مفاهیم آن آمده ؛
3 ) هنگامی که ببینی آیین خدا ( عملا ) بی محتوا شده همانند ظرفی که آن را واژگون سازند ؛
4 ) هنگامی که ببینی اهل باطل بر اهل حق پیشی گرفته اند ؛
5 ) هنگامی که ببینی مردان به مردان و زنان به زنان قناعت کرده اند ؛
6 ) هنگامی که ببینی افراد با ایمان سکوت اختیار کرده اند ؛
7 ) هنگامی که ببینی کوچکترها احترام بزرگترها را رعایت نمی کنند ؛
8 ) هنگامی که ببینی پیوند خویشاوندی بریده شده ؛
9 ) هنگامی که ببینی مداحی و چاپلوسی فراوان شده ؛
10 ) هنگامی که ببینی آشکارا شراب نوشیده می شود ؛
11 ) هنگامی که ببینی راه های خیر منقطع و راه های شر مورد توجه قرار گرفته ؛
12 ) هنگامی که ببینی حلال تحریم شود و حرام مجاز شمرده شود ؛
13 ) هنگامی که ببینی قوانین و فرمان های دینی طبق تمایلات اشخاص تفسیر گردد ؛
14 ) هنگامی که ببینی از افراد با ایمان چنان سلب آزادی شود که جز با دل نتوانند ابراز تنفر کنند ؛
15 ) هنگامی که ببینی سرمایه های عظیم در راه خشم خدا ( و فساد و ابتذال و ویرانی ) صرف گردد ؛
16 ) رشوه خواری در میان کارکنان دولت رایج گردد ؛
17 ) هنگامی که ببینی پست های حساس به مزایده گذاشته شود ؛
18 ) هنگامی که ببینی ( بعضی از مردان ) از خودفروشی زنان ارتزاق کنند ؛
19 ) هنگامی که ببینی قمار آشکار گردد ( حتی در پناه قانون ) ؛
20 ) هنگامی که ببینی سرگرمی های ناسالم چنان رواج پیدا کند که هیچ کس جرأت جلوگیری از آن را نداشته باشد ؛
21 ) هنگامی که ببینی شنیدن حقایق قرآن بر مردم گران آید ، اما شنیدن باطل سهل و آسان ؛
22 ) هنگامی که ببینی همسایه ، همسایه ی خود را از ترس زبانش احترام می کند ؛
23 ) هنگامی که ببینی مساجد را به زیورها بیارایند ؛
24) هنگامی که ببینی برای غیر خدا ، به حج خانه ی خدا می شتابند ؛
25 ) هنگامی که ببینی مردم سنگ دل شوند ( و عواطف بمیرد ) ؛
26 ) هنگامی که ببینی مردم طرفدار کسی باشند که پیروز است ( خواه بر حق خواه بر باطل ) ؛
27 ) هنگامی که ببینی آنها که به دنبال حلال هستند نکوهش شوند و آنها که به دنبال حرام اند مدح ؛
28 ) هنگامی که ببینی آلات لهو و لعب ( حتی ) در مکه و مدینه آشکار گردد ؛
29 ) هنگامی که ببینی اگر کسی اقدام به امر به معروف و نهی از منکر کند به او توصیه می کنند که این کار وظیفه ی تو نیست ؛
30 ) هنگامی که ببینی مساجد پر از کسانی است که از خدا نمی ترسند ؛
31 ) هنگامی که ببینی تمام همت مردم شکم و فرج شان ( شهوت جنسی ) است ؛
32 ) هنگامی که ببینی امکانات مادی و دنیوی فراوان می گردد و دنیا به مردم روی کند ؛
33 ) هنگامی که ببینی زنان خود را در اختیار افراد بی ایمان می گذارند ؛
34 ) هنگامی که ببینی پرچم های حق پرستی فرسوده و کهنه می گردد ؛
35 ) هنگامی که ببینی ویرانگری ( به وسیله ی جنگ ها ) بر عمران و آبادی پیشی می گیرد ؛
36 ) هنگامی که ببینی درآمد زندگی بعضی تنها از طریق کم فروشی تأمین می شود ؛
37 ) هنگامی که ببینی کسانی هستند با سرمایه ای فراوان در حالی که در عمرشان حتی یک مرتبه هم زکات نپرداخته اند ؛
38 ) هنگامی که ببینی مردم ، عصرها در حال نشئه و صبح گاهان مست اند ؛
39 ) هنگامی که ببینی مردم همه به یکدیگر نگاه می کنند و از فاسدان شرور تقلید می نمایند ؛
40 ) هنگامی که ببینی هر سال فساد و بدعتی نو ، پیدا می شود ؛
41 ) هنگامی که ببینی مردم و محافل ، همه پیرو ثروتمندان خودخواه می شوند ؛
42 ) هنگامی که ببینی در حضور جمع ، همانند بهائم مرتکب اعمال جنسی می شوند ؛
43 ) هنگامی که ببینی اموال زیاد در راه غیر خدا خرج می کنند اما در راه خدا از کمی مضایقه دارند ؛
44 )هنگامی که ببینی افرادی پیدا می شوند که اگر یک روز گناه کبیره ای انجام ندهند غمگین اند؛
45 ) هنگامی که ببینی حکومت به دست زنان می افتد ؛
46 ) هنگامی که ببینی نسیم ها به سود منافقان می وزد و هیچ جریانی به نفع افراد با ایمان نیست ؛
47 ) هنگامی که ببینی دادرسان بر خلاف فرمان خدا قضاوت می کنند ؛
48 ) هنگامی که ببینی بر فراز منابر دعوت به تقوا می شود ولی دعوت کننده خود به آن عمل نمی کند؛
49 ) هنگامی که ببینی مردم نسبت به وقت نماز بی اعتنا می شوند ؛
50 ) هنگامی که ببینی حتی کمک به نیازمندان با توصیه ( و پارتی بازی ) صورت می گیرد،نه برای خدا ؛
... در چنین زمانی مراقب خویش باش و از خدا تقاضای نجات و رهایی از این وضع
ناهنجار کن ! که فرج نزدیک است !
( برگرفته از کتاب حکومت جهانی مهدی علیه السلام )
یا حق ...
« بسم الله السَّلام »
گاه گاهی به نگاهی دل ما را دریاب
جان به لب آمده از درد خدا را دریاب
به امیدی به سر کوی تو روی آوردیم
شهریارا ! به در خویش گدا را دریاب
دل ما را به شب هجر فروغی بفرست
شبرو وادی اندوه و بلا را دریاب
سنگ ها می خورم از دست جنون دل خویش
من دیوانه ی انگشت نما را دریاب
به وفاداری تو شهره ی شهرم ای دوست
ز وفا معتکف کوی وفا را دریاب
سال ها رفت که از جام محبت مستم
من دُردی کش صهبای ولا را دریاب
کاروان رفت و من از همسفران دورم دور
من از قافله ی شوق جدا را دریاب
راه باریک و بسی پر خطر و تاریک است
سببی ساز و درین مهلکه ما را دریاب
تا دلم بار غم عشق به منزل فکند
شهسوارا ! من افتاده ز پا را دریاب
تا فغان دل غمدیده ی ما را شنوی
نازنینا ! سحری باد صبــا را دریاب
دوش رویای لب نوش تو با من می گفت
کای شهید غم من ! آب بقا را دریاب
اگر از دولت وصل تو مرا نیست نصیب
گاه گاهی به نگاهی دل ما را دریاب
سوی پروانه نظر کن که دعاگوی تو باد
گنه آلوده ی خود را به مدارا دریاب
(استاد محمد علی مجاهدی )
... دعا کنیم برای ظهور دولت دوست ...
« به نام خداوند مهربان »
آتش عشق تو تا شعله زد اندر دل ما
داد بر باد فنا یکسره آب و گل ما
تا که از ما بنهفتی رخ خود را شاها
چون شب هجر شده تار و سیه محفل ما ...
خرابکاری های شیاطین برای جلوگیری از ظهور حضرت بقیة الله ( ارواحنا فداه )
باید به این نکته توجه داشته باشید که شیاطین خیلی به فکر روز ظهور ، که روز پایان حکومت آنها بر کره ی زمین است ، هستند و از آن به شدت در هراسند و بزرگ ترین و شدیدترین فعالیت آنها بر این مسئله متمرکز است ، که باید بگویم فعالیت مستکبران و طاغوت های عالم بر ضد دین و شیعه و امام زمان ( ارواحنا فداه ) بخشی از برنامه ی شیاطین اصلی که از گروه جن هستند ، می باشد و سرچشمه ی اصلی فسادهای جامعه ی بشری از نقشه های شیطان بزرگ است ؛
لذا خداوند در قرآن کریم در این باره از قول جن می فرماید : « جن می گوید : " ما به آسمان بالا رفتیم و آن را لمس کردیم و دیدیم پر شده است از ملائکه ی نگهبان و شهاب سنگ ها و ما پیش از این ( پیش از بعثت رسول اکرم ( صل الله علیه و آله ) ) به آسمان بالا می رفتیم و مکان هایی در آنجا برای جاسوسی و استراق سمع ( گوش دادن به سخنان ملائکه و دستوراتی که به آن ها از جانب خداوند می رسد ) داشتیم ، اما اکنون دیگر این کار ممنوع شده و هر کس بخواهد استراق سمع کند ، شهاب سنگ در انتظار او خواهد بود . " »
لذا یکی از علت هایی که خداوند به شیاطین اجازه نمی دهد از جو زمین خارج شوند ، به این جهت است که تصمیمات الهی در امر ظهور حضرت بقیة الله ( ارواحنا فداه ) در عالم بالای جو زمین گرفته می شود و در آن جا ممکن است خبر روز ظهور به پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) و ائمه ی اطهار و انبیا و شهدا و صالحین و آن هایی که در بهشت برزخی آسمان چهارم زندگی می کنند ، گفته شود و اگر شیاطین بتوانند به آن جا نفوذ کنند – همان طور که شیطان در زمان ظهور حضرت آدم (علیه السلام ) به آن باغ بهشتی که حضرت آدم ( علیه السلام ) در آن جا ساکن بود ، نفوذ کرد – اگر چنین اتفاقی بیفتد ، آن ها از اسرار و دستورات الهی در امر ظهور مطلع می شوند و سپس می آیند روی زمین فسادهایی ایجاد می کنند ، که آثار اجتماعی دارد و زمان ظهور را به تأخیر می اندازد .
این ها همه به خاطر این است که وقتی خداوند به ابلیس بزرگ مهلت داد ، طبق روایات ، تنها تا روز ظهور و روز آغاز حکومت مصلح کل ، حضرت بقیه الله ( ارواحنا فداه ) ، به او مهلت داد ، نه بیشتر ! و لذا ابلیس بزرگ و پیروانش از رسیدن این روز وحشت دارند و به هر صورت شده می خواهند کارهایی کنند که این روز به تأخیر بیفتد و تا به حال هم بیش از یازده قرن در این کار موفق بوده اند و این موفقیت ، نه به خاطر قدرت شیطانی آن ها ، بلکه به خاطر سستی و ضعف ما مردم مسلمان بوده که غافل بوده ایم و به امر ظهور حکومت جهانی اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام ) اهمیتی نداده و نمی دهیم و متأسفانه هنوز هم این سستی و ضعف در میان ما وجود دارد و هیچ توجهی – آن توجهی که باید داشته باشیم – به این مسئله ی مهم ، که مهم ترین مسئله ی زندگی بشر است ، و هست و نیست بشر به آن وابسته است ، نداریم .
( خورشید مکه شماره ی 33 . برگرفته از سخنان سید حسن ابطحی خراسانی )
گفتم که در فراقت عمری ست بی قرارم
گفت از فراق یاران من نیز بی قرارم ...
حق نگهدار ...
سلام ؛
* مولایم سلام .
غرق در هوی و هوس دنیا شدم ، شما را یادم رفت .
اکنون که گرفتار شده ام ، به یادتان افتاده ام . آمده ام کمکم کنید ...
اصلاً اجازه بدهید برایتان بگویم چه به روزم آمده ، شاید بهتر بتوانید به یاری ام بشتابید .
آنقدر کار کردم تا ذهنم خسته شد . آنقدر به دست آوردم که حساب کردنش برایم سخت شد . اما هنوز خالی بودم از یک چیز . نمی دانستم چیست . با خود گفتم بایستی امتحان کنم ...
به دنبال علم رفتم ، در نهایت فهمیدم که تعریفی از بی نهایت برایم قابل توصیف نیست .
به دنبال مقام رفتم ، هر روز ترس داشتم از اینکه صندلی ام را کس دیگری اشغال نکرده باشد .
به دنبال شهرت رفتم ، تنهایی هایم را از دست دادم . دیگر لحظه ای برای خودم نبودم .
به دنبال عشق رفتم ، هرگاه که همسرم تب می کرد در آتش تب او می سوختم و تب می کردم .
به سوی غذاهای خوش رنگ وطعم شتافتم ، اما مزه ها برایم تکراری شد .
به سوی موسیقی رفتم ، گوشهایم نیاز به سمعک پیدا کردند .
برای سرگرمی ، لب به اعتیاد باز کردم ، احترام و عزتم از دست رفت .
در شهوت غرق شدم ، هیچ گاه سیری نیافتم .
تنوع طلبی کردم ، مال و اموالم از دست رفت .
هر چیزی در این جهان را امتحان کردم اما هنوز خلأ بزرگی را در وجودم حس می کردم . ندانستم چیست . دیگر مستأصل و درمانده شدم . آمدم تا از شما راهنمایی بخواهم . چرا در دنیا هیچ گاه آرامش نداشتم ؟ من که همه چیز داشتم ... سلامتی جسم ، پول ، جاه و مقام ، شهرت ، همسر خوب ، فرزند ، شغل عالی ، علم ، خدمتکار ، همه چیز ... چرا آرام نبودم ؟
# آرامش را تجربه نکردی چون خدا را در این دارایی های دنیوی حل نکرده بودی . چون خدا در تار و پود اسکناس ها و نام ها و همسر و کار و علمت رخنه نکرده بود . چون فراموش کردی که : " ألا بذکر الله تطمین القلوب "
چون یادت نبود که اینها همه امانتند نزد تو . روزی باید آنها را بازپس دهی و تنها به سوی پروردگارت بازگردی . چون در اینها غرق شدی و چشمانت بسته شد بر نور خدا . گوشهایت کر شدند برای شنیدن صوت خدایی و لحن مهدوی ...
* حال باید چه کنم ؟
# فکر کن به خدا ... به اینکه روزی باید امانتهایی را که نزد توست پس دهی . به آرامش ... به این فکر کن که آرامش در دنیای مادی و پست هرگز آرامش واقعی نیست . تنها توهمی است که تو را در خود غرق می کند ... و آگاه باش به آرامشی که در آغوش خدایت به دست خواهی آورد ...
آنجا که غذاها برایت تکراری نیستند . آنجا که به پول و مقام و شهرت نیازی نداری تا با آن احترام بخری . آنجا که کام گرفتن از همسر و فرزند و خانواده ات ، تو را راضی می کند . آنجا که علمت بی حد و حصر است و نیازی به یادگرفتن نداری ... و آن هنگام که معشوق واقعی آنجاست ... چه لذتی خواهد داشت عشق بازی ...
* چه شیرین سخن می گویید آقایم ... ای کاش بتوانم که بفهمم ...
سلام به خدا ...
سلام علی آل یاسین ...
یابن زهرا ...
تو قرار من باش و من یاور بی قرار تو ...
هزاران بار قلب نازنینت را شکسته ام ، اما وقتی خودم شکستم نزد تو آمدم .
عهد بستم با تو که تمام دلتنگی ام را تقدیم حضور همیشگی ات کنم به پاس مهر بی انتهایت
که از ازل نگار آسمانی بر دلم نقش بسته .
عهد بستم با تو که تنهایی ام را نذر وجود بارانی ات کنم ، شاید روزی اجابت شود دعای
همیشگی ام ...
عهد بستم با دل که هنگام حضورت و ظهورت شکی به خود راه ندهم .
عهدی شکستم که تو می دانی . و عهدی بستم با تو که خدا می داند ...
بیا و مونس جان خسته ی وفادارانت باش ، ما که عهدها شکسته ایم و سر سپرده ایم به غیر
و غیرها !
برکت نامت را بر دل نگاشته ایم تا هر روز ، رزق قربت نصیب مان شود ، اما کجاست دلی که
یگانه جانانش تو باشی ...
هزار سودا و بهانه در سر داریم و تو را هم با تمام عظمت و جلالت کنار دل مشغولی های موهوم
خود جای داده ایم . غافل از آنکه جایی در بارگاه نگاه نمناک و مهربانت نداریم ...
آسمان آسمان باران عشق ، فدای نوازش گوشه ی چشمت نازنین زهرایی ! ای که عـِطر
حضورت ، عـِطر یاس ِ مادرت زهراست ...
بیا ای گل فاطمه ... عهد خوان و ندبه خوان منتظرند !
دعا کنیم برای ظهور دولت دوست ...
... یا حق ...