سلام به خدا...
سلام.
آدم وقتی یه چیزایی رو میبینه و میفهمه و میشنوه هرچهقدرم که دور و ناجور باشه، بازم احساس دلتنگی میکنه. وقتی کثیفی سرابهایی رو که سر راهش قرار دادن تا به بیراهه بکشونندش میفهمه، دلش میخواد از بین همهی نااهلها و نامردها فرار کنه و خودشو بندازه توو بغل خدا...
مثل بچهای که با مادرش لج کرده و رفته بین غریبهها. بعد که فهمیده هیچکس خیرش رو نمیخواد و همه براش نقشه کشیدند، با بغض و پشیمونی برمیگرده پیش مادرش و ازش عذرخواهی میکنه... پس جدی جدی سلام به خدا...
عجب نقشههایی برامون کشیدند... ما هم بیخبر از همه جا شدیم مهرههای بازی اونا و توو بازی اونا داریم برای اونا برنده میشیم. میشیم چیزی که اونا میخوان!
یه کم میگم. بقیهشو برو خودت بگرد و پیدا کن و بخون و بفهم!...
اول کنترل ذهنمون رو به دست میگیرند و ذهنمون رو منحرف میکنند.
دوم، ذهن منحرف، جسم رو به فساد میکشونه. تمام سرگرمیهای مفرح غیرسالمی که همهمون میدونیم!
سوم، ذهن و جسم فاسد، چیزی جز انرژی منفی نداره. و وقتی انرژیهای منفی به نهایت برسه دجال ظهور میکنه! این چیزیه که اونا براش برنامه ریختهاند از مدتها پیش...
با چه شوق و ذوقی کارتونهای والتدیسنی رو تماشا کردیم. با چه علاقهای مستندها و مقالههای علمی ۲۰۱۲شون رو خوندیم و باور کردیم و ترسیدیم و ترسوندیم!
وقتش نرسیده خودمونو از بازیشون بکشیم بیرون؟ دوست نداری برای خودت بازی کنی؟ خوشت میاد آلت دست یه مشت آدم کثیف باشی که تو رو با حیوون برابر و حتی از اون کمتر میدونند؟ (ببخشید! جسارت نشه)
تو رو خدا بیا بیدار شیم.
اگه اجازهش رو کسب کنم تمام مستندات مؤسسهی موعود رو به کمک بچههای آدینهها منتشر میکنیم، بین تمام دوست و آشناهامون، برای گسترش آگاهی! برای اینکه همه بدونند چیزی رو که اونا نمیخوان بدونیم...
دست خدا بالای همهی دستهاست.
به امید ظهور دولت دوست...
در پناه خدا...
با سلام خدمت تمام دوستان آدینه یی... امروز کتابی رو برای شما دوستان عزیزم آماده کردم که فکر میکنم بهترین عیدی متناسب با موضوع این وبلاگ هست...
آخرالزمان و امام زمان و مهدوین و آرماگدون و ...
امیدوارم با مطالعه این کتاب به ارزشهایی بیش از قبل روی آورده و در مناجات شبانه خود گوشه چشمی به دوستان آدینه ای و آدینه نویس هم داشته باشید...
یا حق.
به نام خدا صاحب اقتدار بردبار
در پاى سرو قدت سر می نهم به زارى باشد که یک قدم هم بر چشم من گذارى
تو آسمانى و من افتاده چون زمینم ره میبرم به سویت دستى اگر برآرى
جان شکستهام را امید عافیت نیست جز آنکه با نگاهى وى را علاج دارى
در سایه بلندت اقبال کوته من آن بخت جاودان را دارد امیدوارى
اى تکیه گاه هستى از غربتم برون آر از تنگناى ظلمت تا اوج رستگارى
اى آرزوى دلها در صبح دولت تو خوش میرسد به پایان، یک عمر انتظارى
چشمان بی فروغم در انتظار رویت هر جمعه میشمارد یک هفته بی قرارى
*اللهم عجل لولیک الفرج*
سلام؛
یا مقلّب القلوب و الأبصار
یا مدبّر اللّیل و النّهار
یا محوّل الحول و الأحوال
بالفرج مولانا و إمامنا، صاحب العصر و الزّمان (عج)
حوّل حالنا إلی أحسن الحال
نیمهی شعبان سال 329 هجری بود که نائب چهارم، "ابوالحسن علی ابن محمد سمری" وفات یافت و غیبت کبری آغاز شد. ابر غیبت به فرمان خداوند، چهرهی خورشیدگون مولای نازنینمان را از دید چشمان ناپاک نامردان و لامذهبان مخفی نمود تا امام، از گزند بدخواهیهای این افراد در امان باشند.
غیبت ادامه خواهد یافت تا در زمان و مکان مناسب، آن هنگام که بشر، ظرفیت درک و پذیرش معصومی دیگر را داشته باشد، امام در جمع دوستداران و عشاق حاضر شوند. پرده ها کنار رود و حقیقت آشکار شود. مظلومان شاد شوند و ظالمان محاکمه گردند.
در زمان غیبت، تنها شایستگان و متقین، لیاقت دریافت پرتوی علم و رحمت قائم آل محمد (ص) را خواهند داشت و پا بر جای پای آن حضرت گذارده و پلههای عروج به سوی آغوش حقتعالی را طی خواهند کرد.
دیگران نیز که از قافلهی عشق عقب مانده و در مسیر مسلمانی، کندتر حرکت کرده باشند، با استطاعت به مراجع و نواب، میتوانند گرمای این خورشید را از پس پردهی غیبت دریافت کنند و با اعتقاد به توحید، معاد، نبوت و امامت، با اسلامخواهی و دینداری، با حقطلبی و عدالتجویی، پرتوی نور هدایت را که برای در مسیر ماندن و منحرف نشدن ضروری است، در اختیار داشته باشند.
باقی، آنان که نخواسته و نتوانستهاند همراه این کاروان باشند، باید بر خدا توکل داشته باشند و از درگاه حق، طلب آمرزش و مغفرت کنند. امید به بخشش و هدایت را از دست ندهند و تا توان دارند، در مقابل شیطان نفس ایستاده و سعی در پرورش نفس زکیه داشته باشند.
و وای بر آنان که این آمرزش نیز شامل حالشان نشود. وای بر بیحالان و سست ارادگانی که جذب مجذوبیتهای دنیای پر فریب شوند و فراموش کنند که مهدی خواهد آمد ... افسوس اگر انسانی اینقدر بیچاره و حقیر باشد که روشنی و گرمای این خورشید عالمتاب را حس نکند و در تاریکی و سردی جهالت و دنائت، باقی بماند.
سال 90 فرصتی دوباره به آن دسته انسانهایی است که تا به حال مهدی را و ظهور او را رد میکردهاند. فرصتی است تا چشم باز کنند، فرصتی است تا به سوی خدا قدم بردارند، فرصتی است تا مظلومیت انسانهای ضعیفمانده و ضعیف نگاه داشته شده را تاب نیاورند و فرصتی است تا در راه اسلام و مسلمانی، مال و جان را هزینه کنند ...
سال 90 سالی است که عاشقان مهدی، گردن گردنکشان را خواهند شکست، سالی است که مسلمانان اوج خواهند گرفت و فریاد اسلامخواهی، عالم را خواهد لرزاند. اینها شاید نشانههایی است برای آنان که اهل بصیرتاند. نشانههایی است برای شناخت دوست از دشمن، برای مقابله با مخالفین اسلام. امسال سال مردانه ایستادن است. سال اقتدار اسلام در جهان.
برای تمام مسلمانان در این سال، بهترین آرزو را دارم. آرزوی دیدن روی خورشید عالمتاب، آقا و صاحبمان، مهدی فاطمه ...