. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

اهمیت امامت‏

 

 شیعه با اعتقاد به امامت گره خورده است و با این طرح، راه خویش را در تاریخ آغاز کرده و در این راه رنج‏ها برده است، تا آن‏جا که به اعتراف برخی محققان آن‏قدر که در این راه شمشیر کشیده شد و جان‏فشانی شد، در هیچ برهه‏ای از زمان و در مورد هیچ یک از دیگر آموزه‏های دین، شمشیر زده نشده و جان‏فشانی نشده است.

 این جان‏فشانی و اهتمام، از آن‏جا برخاسته که به گفته‏ی قرآن، امام مکّمل دین و متمّم همه‏ی نعمت‏هایی است که خداوند در هستی قرار داده است.رسول‏صلی الله علیه وآله آن‏قدر که به این امر سفارش می‏کرد به هیچ‏یک از امور دیگر سفارش نمی‏کرد و آن‏قدر که برای این مهم از اولین روزهای دعوت علنی تا آخرین لحظات عمرش در بستر بیماری، گام برمی‏داشت و اقدام می‏کرد، برای هیچ کار دیگری اقدام نمی‏کرد و زمینه‏سازی نمی‏نمود.

 امروز و در این نسل، ما امامت را پذیرفته‏ایم، ولی هنوز برای بسیاری از ما، طرح امامت و در نتیجه، بحث امام زمان (عج) گنگ و مبهم می‏باشد و به صورت میراثی از آن پاسداری می‏شود. میراثی که هنوز عمق و ضرورتش را نچشیده‏ایم.

 طرح‏هایی که امامت را برای چند نسل بر اساس نص و سنت می‏گیرند و سپس شورایی حسابش می‏کنند. و طرح‏هایی که امامت را در حد رهبری تفسیر می‏کنند و شرایطش را حذف می‏کنند، خواه از نسل علی‏علیه السلام یا دیگری و طرح‏هایی که امامت را موروثی و سلطنتی و نور چشم بازی خیال می‏کنند. و طرح‏هایی که امامت را غیرقابل تحلیل می‏شناسند و بر اساس تعبد با تمام ابهامش باورش می‏کنند. تمام این طرح‏ها، امامت را نفهمیده‏اند و جایگاه و بنیادهایش را نشناخته‏اند و در تاریکی تیر انداخته‏اند.

 شاید این همه تفسیر و تأویل از آن‏جا مایه می‏گیرد که ما حکومت‏ها را در همین اشکال موجود دنبال می‏کنیم و در میان همین سیستم‏ها نقد می‏زنیم و از آن‏جا که هیچ‏کدام از این‏ها با امامت نمی‏خواند یا از کنار آن می‏گذریم یا آن را تخفیف می‏دهیم تا مورد قبول روشنفکران قرار گیرد.

 شاید این گمان‏ها از این‏جا برخاسته‏اند که ما امامت را مبهم طرح کرده‏ایم و آثار و مرزها و اثراتش را نشان نداده‏ایم و این طرح حکومتی را جدی نگرفته‏ایم.

 اگر ما جایگاه امامت را بشناسیم و ضرورتش را لمس کنیم، بر اساس همان ضرورت، وجود امام زمان (عج) را احساس می‏کنیم و از زیر بار اشکال‏های بنی‏اسراییلی، آزاد می‏شویم و بر اساس همان ضرورت و احساس به عشقی از امام می‏رسیم. آن هم نه عشقی ساده و سطحی، که عشق شکل گرفته و جهت یافته و تبدیل شده به حرکت و به سازندگی مهره‏هایی که این حکومت سنگین و بلند به آن احتیاج دارد.   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد