. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

دو حدیث از حضرت مهدی (عج)

«هر یک از پدرانم بیعت یکى از طاغوت‌هاى زمان به گردن‌شان بود، ولى من در حالى قیام خواهم کرد که بیعت هیچ طاغوتى به گردنم نباشد.»



«وجود من براى اهل زمین، سبب امان و آسایش است، همچنان که ستارگان سبب امان آسماناند.»

آرامش...

سلام آقا جان؛


پیشاپیش، ایام عزاداری‌های ماه صفر رو بهتون تسلیت می‌گم... 


مولای نازنینم، اومدم تا بازم سفره‌ی دل رو به خواهش و تمنّا باز کنم. ما که یاد نگرفتیم خیرمون به شما و اسلام برسه. فقط خواسته و عریضه داریم براتون همیشه... اما بازم پر رویی می‌کنم و دغدغه‌هام رو میارم پیش شما. تا شاید عنایتی بکنید و گشایشی در کار مسلمون‌ها باز بشه. دیگه، غلام، پیش ارباب درد و دل نکنه، کجا بره؟


آقا جان، ازدواج برای خیلی از بچه‌شیعه‌هاتون سخت شده. دخترای مؤمن و محجوب زیادی هستن که سن‌شون داره به سی‌سالگی می‌رسه و هنوز نتونسته‌ان طعم مادر شدن رو تجربه کنن. پسرهای مؤمن و خداشناس زیادی هستن که دلشون برای تشکیل خانواده و سر و سامون گرفتن، پر می‌کشه اما سالها بعد از بلوغشون، مجردی رو تحمل می‌کنن...


متأسفانه نه خانواده‌ها یاری می‌کنن و نه شرایط اجتماعی و فرهنگی این روزای ما ایرانی‌ها بهمون کمک می‌کنه که به موقع ازدواج کنیم.


کاری ندارم به اونایی که اعتقادی به حریم‌ها و مرزهای شرعی توی روابط‌شون ندارن. حرفم از پسرها و دخترهاییه که از سن بلوغ به بعد، عفّت و حیای خودشون رو حفظ کرده‌ان و با سختی‌های دوران مجردی دست‌به‌یقه شده‌ان. خیلی رنج می‌کشن از تنهایی مجردی؛ اما هیچ‌وقت غیرتشون اجازه نداده خام شیطون نفس بشن و برن دنبال هوی و هوس.


آقا جان، شما رو به معصومیت مادر بزرگوارتون، حضرت فاطمه‌ی مطهره سلام الله علیها و علی ابیها قسم می‌دم، برای اینکه خانواده‌های ما همتی کنن و سخت‌گیری‌ها و چشم‌و‌هم‌چشمی‌ها توی ازدواج ایرانی‌ها کمتر بشه دعا کنید. برای اینکه ما بتونیم ازدواج ساده و خداپسندانه‌ای داشته باشیم، دعا کنید. 


از خدا برامون یه همسر شایسته که بتونه ما رو به خدا نزدیک‌تر کنه بخواید و دعا کنید که زندگی خانوادگی خوبی، مطابق اصول اسلام و در راه رضایت خدا داشته باشیم.


آقا جان، شیعه‌های جوون‌تون به آرامش نیاز دارن. ازتون می‌خوام دعا کنید جوون‌هایی که ازدواج می‌خوان، هرچه زودتر اون همسری که شایسته‌‌شونه رو پیدا کنن و برن سر زندگی‌شون.


مولای خوب من، این روزا، تحمل مجرّدی خیلی سخته... دعا کنید برامون.


اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته و المستشهدین بین یدیه، برحمتک یا ارحم الراحمین


یا حق

پایان دنیای بدون مهدی

به نام خدا...

سلام آقا مهدی...

مردم رو می‌بینید این روزا؟ مغزشون به هم ریخته. میگن چند روز دیگه جهت چرخش زمین معکوس میشه. بعضیاشونم میگن یه شهاب‌سنگ قراره بخوره توو فرق سر زمین، دقیقا در همون روز!

دیگه ناسا که گنده‌ی علمی‌شونه میگه یه طوفان خورشیدی دقیقا در اون روز خاص اتفاق میفته. این یعنی ناسا از بقیه بیشتر قاطی کرده.

یعنی هرچی درد و مرض و اتفاق خطرناکه دقیقا در همون روز قراره بر سر ما نازل بشه. خیلی بیچاره‌ایم؛ نه؟! دل‌تون خیلی برامون می‌سوزه که انقدر ساده‌لوح و غافلیم؟

خیلی از مرحله پرتیم... ولی دل‌مون به آقامون خوشه که شما باشید. شما مگه صاحب ما نیستید؟ پس دست ما رو بگیرید. نذارید توی این فتنه‌ها بلایی سرمون بیاد. ما رو حفظ کنید برای دولت خودتون و برامون دعا کنید که خدا توفیق‌مون بده تا فدای شما بشیم، نه فدای جهل خودمون...

برامون دعا کنید آقا مهدی...

به امید ظهور دولت شما...

آن مرد...

به نام خدا...

آن مرد آمد.

آن مرد در باران تیر آمد.

آن مرد بی‌دست آمد.

آن مرد گریان آمد.

آن مرد با مشک پاره آمد.

.

.

.

آن مرد لحظه‌ی آخر در دامان برادر زمزمه کرد: «آن مرد خواهد آمد»...

(شخص ثالث)

به امید ظهور دولت دوست...

روزهای سرخ...

به نام خدا...

گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی

با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید

گفتمش چون می‌کشی تصویر مردان خدا؟

تک‌درختی در بیابان یکه و تنها کشید

گفتمش نامردمان این زمان را نقش کن

عکس یک خنجر ز پشت سر پی مولا کشید

گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم

راه عشق و عاشقی، مستی و نجوا را کشید

گفتمش تصویری از لیلی و مجنون را بکش

عکس حیدر در کنار حضرت زهرا کشید

گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن

در بیابان بلا، تصویر یک سقا کشید

گفتمش از غربت و مظلومی و محنت بکش

فکر کرد و چهار قبر خاکی از طه کشید

گفتمش سختی و درد و آه گشته حاصلم

گریه کرد، آهی کشید و زینب کبری کشید

گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق

عکس مهدی را کشید و به چه بس زیبا کشید

گفتمش ترسیم کن تصویری از روی حسین

گفت این یک را بباید خالق یکتا کشید...

تسلیت به صاحب آدینه‌ها...

دیگر شده‌ام دچار وسواس، بیا

بدجور به عصر جمعه حساس، بیا

گفتی به عموی خود ارادت داری

این بار قسم به دست عباس، بیا...

...اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد، و آخر تابع له علی ذلک...

...اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد...

آمین، یا رب العالمین

به امید ظهور دولت دوست...

محرم

فرا رسیدن ماه محرم را به تمام بازدیدکنندگان عزیز تسلیت عرض میکنم.

 در این شبهای عزیز در کنار عزاداری و ریختن اشکهای خود یادی کنیم از تمامی شهدا ومریضان. التماس دعا.

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو

کار جهان و خلق جهان جمله درهم است

گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب

کاشوب در تمامی ذرات عالم است

گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست

این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند

گویا عزای اشرف اولاد آدم است

امید

سلام؛


نه به خاطر رضایت از شرایط فعلی؛ 


بلکه به امید ظهور شما و بهبود شرایط، زنده‌ام... آقا جان؛

اللّهم عجّل لولیّک‌ الفرج...

عید غدیر مبارک

برخاست و رسالتش را تکمیل کرد؛ می‏دانست باغ فردا را چه گل‏هایی روشن می‏کند. غمگین علف‏های هرزه بود؛ و سرمست از عطر گل‏هایی که در راه بودند.

آهای، مردم! این، آخرین ودیعتی است که عشق بر شانه‏ های خسته ولی صبور من گذاشته؛ مژده می‏دهم شما را به پیوند خدا و ملکوت با زمین، به پیوند بی‏وقفه نور و رنگین کمان، به بارانی که ریشه در خاک دارد و آسمان به شستن سر و روی خودش با آن، مباهات می‏کند.

خورشید نورش را از چشم‏های صبور این مرد می‏گیرد. ستاره‏ها تلالؤ آسمانی خنده‏های او هستند. هر چند این مرد غمگین کم می‏خندد؛ امّا باور کنید وقتی بخندد، دنیا را بهاری می‏کند!

بخند علی!

تو می‏دانی که امید تمام پیامبران قبل از منی.

تو معنی دهنده تمام گریه‏های شبانه نوحی.

تو هیبت موسا داری.

تو نفس عیسا داری.

تو از خون ابراهیمی، از تبار اسماعیل، از سلاله عشق.

تو محمدی!

تو، من هستی و من، توام؛ در آیینه وحدت ازلی. تو ادامه همه دلتنگی‏های من و حرا هستی.

بخند علی و دستی را که بالا می‏برم، ایستاده نگه دار! تا تاریخ زیر سایه آن بخندد، تا فردا از سر انگشت‏های تو اجازه ورود بگیرد، تا عشق حق داشته باشد از این همه باران بی‏وقفه‏ای که بر این دل‏های خسته باریدیم، بگوید.

حالا رنگین کمان چشم‏های تو معنای همه باران‏هاست.

حالا منم و دست‏های تو و تویی دست نیاز این خاکِ مشتاق.

منبع