. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

آمین‌گویان ما...

به نام خدا... 

امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که مریض شود مگر این که ما نیز غمگین و ناراحت می‌شویم، او دعا نمی‌کند مگر این که ما برای او آمین می‌گوییم، او خاموش نمی‌شود مگر این که ما برای او دعا می‌کنیم، هیچ مرد و زن مؤمنی در شرق و غرب عالم نیست مگر این که ما با او هستیم... 

پ.ن: بازم دیر رسیدم آقا مهدی... شرمنده...

در پناه خدا... 

تقصیر من است...

تقصیر من است که کم به کم می آیی

وقتی بشوم اسیر غم می آیی

این جمعه و جمعه های دیگر حرف است

آدم بشوم، تو شنبه هم می آیی!


الغوث یا صاحب الزمان

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام آقا جان؛


باز هم فرصتی شده که باهاتون کمی گپ بزنم و از این بابت خوشحالم.


چند روز پیش، توی شبکه‌های اجتماعی، یه بیت شعر رو دیدم که لبخند تلخی رو به لبانم نشوند:


پراید رسید به زانتیا 

مهدی بیا؛ مهدی بیا


نمی‌دونم باید ناراحت باشم که مسائل اقتصادی باعث شده با ظهور شوخی کنیم، یا خوشحال باشم از اینکه مردم هنوز هم به شما اعتقاد دارن و به بهبود اوضاع امیدوار هستن.


هرطور که برداشت کنیم، یه نکته‌ی مشترک رو نمی‌شه از قلم انداخت.


همزمان‌شدن ظلم روزافزون دنیا علیه مردم ایران و بی‌کفایتی و بی‌لیاقتی مسئولین کشور، باعث شده مردم کشورم سختی بکشن و از اوضاع فعلی اقتصاد و رفاه و فرهنگ کشور ناراضی باشن. 


این بین، ادعای مسلمونی مسئولین و رفتارهای عاری از اخلاق مسلمونی‌شون، باعث شده که خیلی از جوونها، به اشتباه نسبت به دین موضع منفی بگیرن و شرایط نابه‌سامان و سوء مدیریت کشور رو به پای اسلام و دستورات و احکامش بگذارن.


این روزها با اغلب جوونها که صحبت می‌کنی، افسرده و ناامید و دلسرد هستن. آینده‌ی روشنی رو برای خودشون و کشورشون متصور نیستن و از این شرایط خوششون نمیاد.


آقا جان، ظهور شما و گرفتن حق مظلومین از ظالمان، اولین و مهمترین آرزوی ماست...


اللهم عجل لولیک الفرج.

بی تو چرا باغچه‌ام گل دارد؟...

به نام خدا...


جمعه‌ها طبع من احساس تغزل دارد

ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد

بی تو چندی‌ست که در کار زمین حیرانم

مانده‌ام بی تو چرا باغچه‌ام گل دارد

شاید این باغچه ده قرن به استقبالت

فرش گسترده و در دست گلایل دارد

تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز

ماه، مخفی شدنش نیز تعادل دارد

کودکی فال‌فروش است و به عشقت هر روز

می‌خرم از پسرک هر چه تفأل دارد

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت

یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد

هیچ سنگی نشود سنگ صبورت... تنها

تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد...

(سید حمیدرضا برقعی)


به امید ظهور دولت دوست...


پ.ن: منتظر به روز رسانی، توسط یکی از دوستان آدینه‌ای بودم که گویا فراموش کرد... شرمنده شدم باز.

میلاد حضرت رسول، مبارک

سلام آقا جان؛


میلاد باسعادت جد بزرگوارتون، رسول عظیم‌الشأن اسلام، حضرت محمد مصطفی (صلوات الله علیه و علی آبائه) رو بهتون تبریک می‌گم. 


خوشحالم که توی این روزهای فرخنده، فرصتی فراهم می‌شه که کمی از غم و نگرانی برای شیعه‌هاتون فاصله بگیرید و لبخند بر لبانتون بنشینه. 


ان‌شاءالله فرارسیدن سالگرد تولد حضرت پیامبر، منجر به استحکام رابطه بین شیعیان و سنی‌های جهان باشه و وحدت و مودت بین اونها رو اضافه بکنه.


التماس دعا؛

چه آدینه‌ای...

به نام خدا...

سلام آقا مهدی...

انقدر درگیر خودمم که یادم رفت کسی امروز آدینه ننوشته...

امروز کفر گفتم. گفتم «خدایا! خیلی نامردی!»...

می‌دونم اینجا جای بچه‌های خوب و بنده‌های خوب خداست. ولی حالا که منم بین‌شون اشتباهی وارد شدم، به خاطر آدینه‌ای‌های خوب هم که شده، باز کن این گره رو؛ و همه‌ی گره‌های ریز و درشتی که توی زندگی مردم هست...

خدایا به برکت وجود نازنین صاحب عصر (عج)، گره‌ها رو باز کن...

منم که اومدم بنویسم، این‌جوری...

روایت کرده‌اند اردی‌بهشتی می‌رسد از راه


زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه
روایت کرده‌اند اردی‌بهشتی می‌رسد از راه


بهاری م‍ی‌رسد از راه و می‌گویند می‌روید
گل داوودی از هر سنگ، حسن یوسف از هر چاه


بگو چله‌نشینان زمستان را که برخیزند
به استقبال می‌آییمت ای عید از همین دی‌ ماه


به استقبال می‌آییمت آری دشت پشت دشت
چه باک از راه ناهموار و از یاران ناهمراه


به استهلال می‌آییمت ای عید از محرم‌ها
به روی بام‌ها هر شام با آیینه و با آه...


سر بسمل شدن دارند این مرغان سرگردان

گلویی تر کنید ای تیغ‌های تشنه، بسم الله!


***

از وبلاگ رمق

صُمٌ بُکمٌ عُمیٌ ...

سلام؛


آقای مظلومان؛ 


امروز، شیعیانت، مظلوم‌تر و محروم‌تر و مغموم‌تر از هر زمان دیگرند.


کمر خم کرده‌اند زیر بار ظلم حاکمانِ دنیا؛ ضعیف نگاه داشته‌ شده‌اند؛ زجر می‌کشند...


آقا جان؛


آنان که به ناحق، تکیه بر کرسی حکومت دنیا زده‌اند، کر و لال و کورند.


صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَرْجِعُونَ 

(بقره، 18)


در شنیدن ناله‌های مظلومان، کَرَند.


در پاسخ به سوالات محرومان، لال‌اند.


در دیدن دل‌های شکسته و زخم جگرهای پاره‌پاره‌ی مغمومان، کورند.


آقا جان، 


آنان که خون شیعیانت را می‌مکند، داعیه‌ی اصلاح دارند... 


وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ

(بقره، 11)


آقای نازنین ما،


منتظریم تا فرارسیدن عذاب الهی؛ منتظریم تا رهایی...


خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ وَ عَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ

 وَ لَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ

 (بقره، 7) 


بیا، آقا جان؛


 تو را به مظلومیت مادرت، قسم؛ بیا.


اللّهم عجّل لولیّک الفرج.


سوره مبارکه بقره