شاید برخى چنین بیاندیشند که اکنون در دوران غیبت، امام زمان سلام الله علیه هیچ نقشى در هدایت مردم ندارد و هیچ استفاده اى از وجودش نیست و العیاذ بالله ولى این گمان باطلى است چراکه زمین بدون حجت هرگز نمى ماند «لولا الحجه لساخت الارض باهلها; پس بایدهمواره حجت خدا بر روى زمین و در میان مردم باشد.» ولى اکنون که امامما غایب است چگونه از حضرتش بهره مى گیریم؟ این همان سوالى است که جابربن عبد الله انصارى از رسول خدا صلى الله علیه و آله کرد که: «هل ینتفع الشیعه بالقائم فى غیبته؟; آیا شیعیان در دوران غیبت از وجود قائم علیه السلام استفاده مى کنند؟»
حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود:
«اى والذى بعثنى بالنبوه، انهم لینتفعون به، و یستضیئون بنور ولایته فى غیبته کانتفاع الناس بالشمس و ان جللها السحاب.;آرى به همان خدایى کهمرا به پیامبرى مبعوث فرمود سوگند، که شیعیان از وجود او بهره و از نورولایتش در دوران غیبتش پرتو مىگیرند چنانکه مردم از آفتاب بهره مىبرند هرچند پشت ابرها پنهان شده باشد.»
یا حق
شیعه با اعتقاد به امامت گره خورده است و با این طرح، راه خویش را در تاریخ آغاز کرده و در این راه رنجها برده است، تا آنجا که به اعتراف برخی محققان آنقدر که در این راه شمشیر کشیده شد و جانفشانی شد، در هیچ برههای از زمان و در مورد هیچ یک از دیگر آموزههای دین، شمشیر زده نشده و جانفشانی نشده است.
این جانفشانی و اهتمام، از آنجا برخاسته که به گفتهی قرآن، امام مکّمل دین و متمّم همهی نعمتهایی است که خداوند در هستی قرار داده است.رسولصلی الله علیه وآله آنقدر که به این امر سفارش میکرد به هیچیک از امور دیگر سفارش نمیکرد و آنقدر که برای این مهم از اولین روزهای دعوت علنی تا آخرین لحظات عمرش در بستر بیماری، گام برمیداشت و اقدام میکرد، برای هیچ کار دیگری اقدام نمیکرد و زمینهسازی نمینمود.
امروز و در این نسل، ما امامت را پذیرفتهایم، ولی هنوز برای بسیاری از ما، طرح امامت و در نتیجه، بحث امام زمان (عج) گنگ و مبهم میباشد و به صورت میراثی از آن پاسداری میشود. میراثی که هنوز عمق و ضرورتش را نچشیدهایم.
طرحهایی که امامت را برای چند نسل بر اساس نص و سنت میگیرند و سپس شورایی حسابش میکنند. و طرحهایی که امامت را در حد رهبری تفسیر میکنند و شرایطش را حذف میکنند، خواه از نسل علیعلیه السلام یا دیگری و طرحهایی که امامت را موروثی و سلطنتی و نور چشم بازی خیال میکنند. و طرحهایی که امامت را غیرقابل تحلیل میشناسند و بر اساس تعبد با تمام ابهامش باورش میکنند. تمام این طرحها، امامت را نفهمیدهاند و جایگاه و بنیادهایش را نشناختهاند و در تاریکی تیر انداختهاند.
شاید این همه تفسیر و تأویل از آنجا مایه میگیرد که ما حکومتها را در همین اشکال موجود دنبال میکنیم و در میان همین سیستمها نقد میزنیم و از آنجا که هیچکدام از اینها با امامت نمیخواند یا از کنار آن میگذریم یا آن را تخفیف میدهیم تا مورد قبول روشنفکران قرار گیرد.
شاید این گمانها از اینجا برخاستهاند که ما امامت را مبهم طرح کردهایم و آثار و مرزها و اثراتش را نشان ندادهایم و این طرح حکومتی را جدی نگرفتهایم.
اگر ما جایگاه امامت را بشناسیم و ضرورتش را لمس کنیم، بر اساس همان ضرورت، وجود امام زمان (عج) را احساس میکنیم و از زیر بار اشکالهای بنیاسراییلی، آزاد میشویم و بر اساس همان ضرورت و احساس به عشقی از امام میرسیم. آن هم نه عشقی ساده و سطحی، که عشق شکل گرفته و جهت یافته و تبدیل شده به حرکت و به سازندگی مهرههایی که این حکومت سنگین و بلند به آن احتیاج دارد.
صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
تا به کی در غم تو ناله ی شبگیر کنم
دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود
مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم
آن چه در مدت هجر تو کشیدم هیهات
در یکی نامه محالست که تحریر کنم
با سر زلف تو مجموع پریشانی خویش
کو مجالی که سراسر همه تقریر کنم
آن زمان کارزوی دیدن جانم باشد
در نظر نقش رخ خوب تو تصویر کنم
... سعد بن عبدالله قمی گوید: عرض کردم: ای فرزند رسول خدا مرا از تاویل «کهیعص» خبر ده.
فرمود: این حروف (رمز)، از اخبار غیبی است که خدا بنده اش زکریا را بدان آگاه ساخت، و سپس آن را برای محمد صلی الله علیه و آله نقل فرمود: و شرحش این است که زکریا از خدای خود درخواست کرد که به او نام های پنج تن را بیاموزد.
پس جبرئیل بر او فرود آمد، و آن ها را به وی آموخت. زکریا چون محمد و علی و فاطمه و حسن علیهم السلام را یاد می کرد، تاراحتی اش برطرف می شد، و گرفتاریش از میان می رفت. ولی چون حسین علیه السلام را یاد می کرد، گریه گلویش را می گرفت و مبهوت می گردید، یک روز عرض کرد:
« ای معبود من، مرا چه می شود که چون چهار نفر از ایشان که درود بر همگی آن ها باد را یاد می کنم، به یاد آنان از غم های خود آرام می گیرم، و چون حسین علیه السلام را یاد می کنم، از چشمم اشک می ریزد و ناله ام بلند می شود».
پس خدای بلند مرتبه، او را از داستانش خبر داده پس فرمود: «کهیعص» که «کاف» نام «کربلا» است و «ها» «هلاکت عترت» است، و «یا» «یزید» می باشد، که بر او لعنت باد که او بر حسین علیه السلام ستم می کند، و «عین» «عطش او» ( عطش حسین علیه السلام) است، و صاد «صبر او» است.
زکریا تا این مطلب را شنید، نالان و غمگین گردید؛ و تا سه روز از مسجد خود بیرون نیامد؛ و به مردم اجازه نداد تا در نزدش روند، و شروع به گریه کرد، و ناله سر داد، و این عبارت نوحه خوانی اوست:
ای معبود من، آیا بهترین آفریده خود را به واسطه ی فرزندش دی سوخته خواهی کرد ؟! (ای اله من) آیا بلای این مصیبت را بر آستانش فرود می آوری؟!
ای معبود من، آیا لباس این مصیبت را بر تن علی و فاطمه علیهم السلام خواهی پوشاند؟!
ای اله من، آیا گرفتاری این فاجعه را در محیط زندگی آن ها وارد می کنی ؟!
سپس همچنان گفت:
خدایا! فرزندی به من روزی فرما که در پیری چشمم بدو روشن شود. و او را وارث و جانشین من کنی، و مقام او را نسبت به من چون مقام حسین علیه السلام قرار ده؛ و چون او را به من دادی؛ مرا فریفته ی دوستی او فرما، به غم شهادت او گرفتارم کن، همچنان که حبیبت محمد _ که درود خدا بر او و خاندانش باد_ را به غم فرزندش گرفتار می کنی.
پس خداوند یحیی علیه السلام را به او ارزانی فرمود؛ او را به غم شهادت وی گرفتار کرد...
فرازی از زیارت ناحیه مقدسه
سلام بر آن که بدنش به خون آغشته شد
سلام بر آن که حرمت خیمه هایش شکسته شد
سلام بر گریبان های چاک خورده
سلام بر آن لب های خشکیده
سلام بر آن جان های رنج دیده
سلام بر آن خون های ریخته شده
سلام بر آن سرهای بالای نیزه رفته
سلام بر آن زنان بیرون شده از حرم
سلام بر علی اکبر
سلام برآن فرزند شیرخوارش
سلام بر بدن هایی که کالا و جامه های آنان را گرفتند
سلام بر آن دفن شده های بدون کفن
سلام بر آن سر های جدا شده از بدن ها
سلام بر آن کسی که پیمانش شکسته شد
سلام بر آن کسی که حرمتش شکسته شد
سلام بر کسی که ظالمانه خونش ریخته شد
سلام بر آن که با خون زخم هایش غسل داده شد
سلام بر آن که از جام نیزه ها جرعه نوش شد
سلام بر آن مظلومی که خونش مباح شد
سلام بر آن که از قفا سرش را بریدند
سلام بر آن که رگ گردنش را بریدند
سلام بر محاسن به خون خضاب شده
سلام بر آن گونه خاک آلوده
سلام بر آن دندانی که با چوب خیزران بر آن نواخته شد
سلام بر آن سر بالای نیزه رفته
سلام بر تو ای مولای من و بر فرشتگانی که بر گرد گنبد بارگاهت و بر اطراف مزارت می گردند و در صحن و سرای آستانت طواف می کنند
"رابطه و توجهات امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف به امام حسین علیه السلام و شیفتگانش "
آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصبیت جدک