سلام به خدا...
دنیای جالبیه! اون وریا بهشدت برنامهریزی کردن و دارن به هر جونکَندنی هست فرهنگ ملی و مذهبی ما رو ازمون میگیرن، حتی با تغییر ذائقهی جوونامون توی مداحیها و ملودیهاشون و...
ولی ما همینجوری میشینیم تا جمعه بشه، بعد یه برنامه با محوریت مهدویت پخش میکنیم که دو تا آدمبزرگ نشستن دور هم شعر میخونن!!
اون وریا تا فیها خالدون قضیهی آخرالزمان و منجی در ادیان پیش رفتن، بعد این وریا واسهی ما منجی رو سوار اسب میکنن، تو صورتش نور میندازن، یه آهنگ غمانگیز غروب آدینهای هم میذارن روش و میفرستن رو آنتن!!
خدایا! به فریادمون برس!! خدایا دل ما رو بیدار کن!! کمک...
به امید اینکه قبل از ظهور، همهمون به نقطهی مطلوب ایمان برسیم و البته ایشالا به خاطر این دعا، ظهور دیرتر واقع نشه!!
یا حق.
سلام من به تو یا صاحب الزمان، به فدایت
چه می شود شنوم در کنار کعبه صدایت
سلام من به تو ای روح حج، حقیقت ایمان
عزیز گم شده ی دل، یگانه مهدی دوران
سلام من به مدینه، به آستان رفیعش
به مسجد نبوی، به لاله های بقیعش
سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش
سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش
نشسته باز دلم پشت درب بسته ی آنجا
گرفته باز دلم بهر قبر مخفی زهرا
تو ای مسافر شهر مدینه در دل شب ها
نبود هر چه که گشتم نشان ز مرقد زهرا
سلام من به تو ای بانویی که مرد نبردی
ز غیر هر چه که دیدی به یار شکوه نکردی
سلام من به بازو، کبودی رویت
به سرخ فامی اشک تو و سپیدی مویت ...
1ـ اولین شیوه یاری امام عصر:
دعوت از دیگران جهت بهره مند شدن از برکات امام زمان (ع) هرشیعه که نعمت وجود امام عصر را درک کرده و حلاوت عنایات او را چشیده باشد ، می تواند وجود این نعمت را به دیگران خبر دهد و از آنها دعوت کند که با توسل به امام زمان (ع) از عنایات او بهره مند گردند . ارجاع دیگران به امام زمان (ع) برای رفع نیازهای مادی و معنویشان کاری بسیار ساده است . این کار زمینه قدرشناسی امت از امام (ع) را فراهم می آورد و در غربت زدایی از این مولای کریم بسیار مؤثر است ، از این رو به نوبه خور نوعی یاری امام عصر به شمار می آید .
2ـ دومین شیوه یاری امام عصر:
تجلیل از امام زمان (ع) در جامعه هر شیعه ای می تواند در تجلیل و بزگداشت از امام زمان خود در جامه بکوشد . این کار ( یعنی گرامیداشت امام عصر در جامعه ) ، از غربت آن مولا می کاهد و توجه همگانی را به ایشان بیشتر می کند . همه ما می توانیم تابلویی از نام امام جود را به جهت ابراز ارادت به امام عصر و تجلیل از ایشان در خانه یا محل کار نصب کنیم . همه ما می توانیم به هنگام ذکر نام ایشان با احترام از آن حضرت یاد نماییم و بر او درود و صلوات بفرستیم . همه می توانیم به هنگام بردن نام خاص ایشان یعنی لقب « قائم » برخیزیم ، دست بر سر نهیم ، ادای احترام کنیم و برای فرج ایشان دعا کنیم . همه می توانیم در روزهای منسوب به ایشان همچون نیمه شعبان ، روز های جمعه و عید غدیر با برگزاری مراسم ویژه برای آن حضرت ولایت و امامت او را به یکدیگر یادآور شویم . حتی اگر نتوانیم برگزار کننده چنین مراسمی باشیم می توانیم در آن خدمت کنیم یا لااقل با حضور خالصانه خود به آن رونق بخشیم . همه این کارها ، تجلیل و بزرگداشت از امام عصر (ع) به شمار می آید و شیوه ای از شیوه های یاری آن حضرت است .
3ـ سومین شیوه یاری امام عصر:
یاری شیعیان امام زمان (ع) بخش مهمی از دغدغه های امام زمان (ع) به گرفتاری شیعیان ایشان مربوط می شود . شیعیان ، خانواده امام زمان (ع) به شمار می آیند . آن حضرت ایشان را مانند فرزندان خود دوست می دارد ، به واسطه گرفتاری آنها اندوهگین می شود و از بابت پیروزی و نجات آنان شاد می گردد . در تعالیم اهل بیت بیان شده که خوشحال کردن شیعیان ائمه در حکم خوشحال کردن خود آنهاست ، دیدار و عیادت از شیعیان در حکم دیدار و عیادت از خود اهل بیت است و کمک مالی به شیعیان گرفتار به منزله کمک مالی به خود امام زمان (ع) است . بر این مبنا اگر کسی نسبت به شیعیان امام عصر – که جان هایمان فدایش باد – احساس غیرت و وظیفه کند ، گویی نسبت به پاسداشت حریم خود امام عصر غیرت ورزیده و به شخص ایشان یاری رسانده است . بیایید به نیت یاری امام زمان (ع) ، به یاری شیعیان گرفتار آن حضرت بشتابیم و به نیت خدمت به امام زمان در عزت بخشیدن به جامعه ی شیعه کوشاتر از پیش گام نهیم .
4ـ چهارمین شیوه یاری امام عصر:
زینت بودن برای صاحب الزمان به وسیله جدیت در درستکاری و پرهیز از رفتارهای زشت . گناهان به خصوص گناهان بزرگ و زشت کاری های فاحش اگر از ناحیه کسانی سر بزند که منتسب به امام زمان هستند و شیعه آن حضرت به شمار می روند ، آبروی آن بزرگوار را در نزد بیگانگان به مخاطره می افکند و دل آن عزیز را آزرده می سازد . در مقابل ، درستکاری ، خویشتنداری و پرهیزگاری شیعیان به عزت امام عصر در جامعه می افزاید و قلب آن مولا را شاد می سازد . همه ما می توانیم برای حفظ آبروی امام عصر و مکتب تربیتی ایشان نسبت به درستکاری و پرهیز از کارهای زشت ، دقت و تلاش دو چندان داشته باشیم و بدین گونه ، امام وقت خود را یاری کنیم ، چنانکه امیرالمؤمنان به یاران خویش فرمود : « مرا با خویشتنداری ( نسبت به زشتی ها ) و تلاش ( در راه خوبی ها ) یاری کنید . »
5ـ پنجمین شیوه یاری امام عصر:
جلب یاری های آسمانی برای امام زمان (ع) همه ما می دانیم که کمک به فقرا ( یا همان صدقه ) رفع بلا می کند ، پس می توانیم با دادن صدقه از طرف امام عصر در رفع بلا از وجود شریفش گام برداریم . نیز همه ی ما می دانیم که دعا ، در تعجیل فرج امام عصر و ایجاد گشایش در کار ایشان مؤثر است ، پس می توانیم به دعا و نیایش در درگاه الهی روی آوریم و مرتبا از خدا بخواهیم که فرج ایشان را به پیش اندازد و همّ و غمّ و گرفتاری را از وجود شریفش به کلی زایل سازد . جذب یاران و جلب یاری برای امام عصر ، خود از بهترین شیوه های یاری امام عصر به شمار می آید ، به خصوص اگر بتوانیم این یاری را از فضل خدا تمنا کنیم . در پایان ، بار دیگر پنج راه عمومی و فراگیر در یاری امام عصر ارواحنا فداه را مرور می کنیم و از خدای بزرگ می خواهیم که به همه ی ما توفیق عمل بدان ها را ارزانی کند . 1ـ دعوت از دیگران جهت بهره مند شدن از برکات امام عصر (ع) 2ـ تجلیل از امام زمان (ع) در جامعه 3ـ یاری شیعیان امام عصر (ع) 4ـ زینت بودن برای صاحب الزمان به وسیله جدیت در درستکاری و پرهیز از رفتارهای زشت 5ـ جلب یاری های آسمانی برای امام عصر به خصوص به وسیله دعا و صدقه .
«به نام خدا»
عرفان اوشویی، عرفان همدانی...
سلام به دوستان آدینهها. بیمقدمه پیشنهادم را مطرح میکنم و زحمت را کم.
امیدوارم به جای غرق شدن در کتابهای پائولو کوئیلو و دلبسته شدن به عرفان اوشویی (که خدا میداند ریشه و منشأشان از کجاست و از دوستان هم خواهش میکنم کمی در مورد منشأ این دو تحقیق کنند)، سری به عرفان اسلامی و عرفای بزرگوار خودمان بزنیم...
یکی از عرفای بسیار والامقام، جناب انصاری همدانی هستند، که کتاب "سوخته" از انتشارات "شمسالشموس" بهطور مختصر به وصف سیرهی ایشان پرداخته.
بخشی از کتاب با موضوع ولایت در زیر آمده است:
«امام جایگاه و محل شناخت خداست و خالص در توحید او و آنکه بخواهد به خدا برسد باید از امام شروع کند، و هر که بخواهد به محبت و عشق خدا دست پیدا کند، امام واسطه است «واسطهی فیض بین آسمان و زمین» و آخرین پرده بین خدا و انسان. و اگر ریسمان ولایت محکم نباشد، رفتن به آسمان محال و شناخت خدا نیز غیرممکن است. این عقیدهی انصاری همدانی است.»
در آخر بد ندیدم، صفحهی ابتدایی کتاب که وجه تسمیهی آن را به "سوخته" تشریح کرده، بیاورم:
«و چرا سوخته؟!
تا به حال دیدهای کسی آنقدر عاشق باشد که هم قلبش بسوزد و هم جسمش؟ تا به حال شنیدهای جسمی در التهاب عشق "سوخته" و آنگاه سیاه شود؟ پس او را ببین "انصاری همدانی" را، او که واقعاً "سوخته" بود هم روحش و هم جسم نحیفش.
"روزی با ایشان و عدهای از دوستان جهت استحمام به حمام عمومی رفته بودیم. وقتی به سینهی او نگاه کردیم طرف چپ سینه و درست روی قلبشان سیاه بود، گویی از شدت حرارت سوخته بود. با نگرانی گفتیم: آقا سینهتان؟ پاسخ فرمودند: این سوز درون است."
زین آتش نهفته که در سینهی من است
خورشید شعلهایست که در آسمان گرفت...
(به نقل از استاد کریم محمود حقیقی)»
یا حق.