جمکرانش را که میشناسی؟ چند بار رفتهای آنجا برای بازگو کردن واگویههای دلت! ... آنجا که رفتهای، به امام زمانت چه گفتهای؟ به قدر و یقین ظهورش را خواستهای، نه؟ که زودتر بیاید...
آه! که چه است این روزها و این لحظهها که نبودن مولا و مقتدایمان چقدر آزارمان میدهد...
چه میگویم؟
نه، اشتباه کردهام، این روزها و این لحظهها چقدر سخت میگذرد که بودن مولایمان و نبودن ما چقدر آزارمان میدهد...
عتبات چه؟ رفتهای؟ به کوفه، شهر بی وفایان و مسجد سهلهاش که اگر خوب گوش کنی، صدای مناجاتش را میشنوی که شیعیانش را دعا میکند...
******
میگویم من و تو که اینقدر دم از عشق مولایمان میزنیم، اینقدر برایش ندبه میخوانیم هر صبحگاه جمعه، هر صبح عید غدیر، هر صبح عید قربان و هر صبح عید فطر؛ ما که هر صبح دستی بر سینه و دستی بر سر آه و ندبه کنان میخوانیم:
«اللهم ارنی الطلعة الرشیدة و الغرة الحمیدة و اکحل ناظری بنظرة منی الیه و عجّل فرجه و سهّل مخرجه ...»؛ ما که دعای سمات میخوانیم غروب هر جمعه به یادش در هر کجا که دارد این دعا را زمزمه میکند... چقدر با وظایفمان آشناییم؟
می دانی که من و تو به عنوان منتظر مهدی(عج) وظایفی داریم برای خودمان... .
می گویم بیا کمی بیشتر به خودمان فکر کنیم و وظایف مان، نباشد که راه را بی راهه بروییم به خیال راه راست!
برگرفته از persianv.com
سلام؛
تو اسلام هستی...
دین و کیش و آیین من ...
اعتقاد و مذهب و باور من ...
خواست و اراده و انتخاب من ...
وقتی به دنیا آمدم، تو را در گوشم خواندند ...
وقتی به مدرسه رفتم، تو را بالای سرم گرفتند و مرا از زیر سایهی تو رد کردند ...
وقتی بالغ شدم، روزی 5 بار تو را خواندم ...
وقتی رمضان شد، تو بر سر سفرهام آمدی و شکم سیری از دلم پر کشید ...
وقتی محرم شد، تو را بر سر و سینه کوبیدم و به دنبال تو در خیابان زنجیر زدم...
هر سال، ارادتم به معصومیت و مظلومیت 18 سالهی تو را از چشمانم سرازیر کردم ...
قصد ازدواج کردم، برای صحبت با تو به قم آمدم ...
قصد شفاعت داشتم، دخیل به درگه تو در مشهد بستم ...
دلم که گرفت، به دنبال تو به جمکران رفتم ...
تو اسلام هستی ...
تو رسایی اذان هستی، تو شیوایی قرآن هستی، تو خلوص نماز هستی، تو اقتدار علی هستی، تو انتقام حسین هستی، تو زیبایی فاطمه هستی، تو معصومیت معصومه هستی، تو راضی به رضای خدا هستی ...
تو مهدی هستی ...
تویی که نمیشناختمت ...
در قرآن، آیاتى وجود دارد که ویژگىهاى برشمرده آنها را، مىتوان بر یاران خاص حضرت مهدى(عج) تطبیق داد و در بعضى از روایات نیز، بیان شده که این آیات در مورد مهدى(عج) و اصحابش باشد؛ از جمله مىفرماید:
صلى الله علیه وسلمیا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرِینَ یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ»؛( مائده (5)، آیه 54.).
براساس این آیه خداوند در آینده جمعیتى را براى حمایت دین بر مىانگیزد و اوصاف کسانى را که باید این رسالت بزرگ را انجام دهند، چنین شرح مىدهد:
1. آنان عاشق خدا بوده و جز به خشنودى او نمىاندیشند. هم خدا آنها را دوست دارد و هم آنان خدا را دوست دارند. صلى الله علیه وسلمیُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ»
2. در برابر مؤمنان خاضع و فروتن هستند. صلى الله علیه وسلمأَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ»
3. در برابر ستمکاران قدرتمند هستند. «أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرِینَ»
4. جهاد در راه خدا برنامه همیشگى آنهاست. «یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»
5. ثابت قدم بوده و از ملامت کنندگان باکى ندارند. «وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ»
در پایان مىفرماید: «به دست آوردن این امتیازات (علاوه بر کوشش شخصى)، مرهون فضل الهى است که به هر کس شایسته باشد، داده مىشود. «ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ».
در روایتى از امام صادق«ع» اوصافى براى یاران حضرت مهدى بیان شده که با اوصاف مذکور در آیه هماهنگ است( بحارالانوار، ج 52، ص 308.).
به نام خدا...
...
تردید در وجود امام زمان (عجلالله تعالی فرجهالشریف)
در نتیجهی نابسامانیها و شیوع فساد و بىعدالتى، مردم آنچنان دچار یأس و ناامیدى خواهند شد که در وجود امام معصوم (در چنین شرایطى) در روى زمین شک خواهند کرد.
حضرت على (علیهالسلام) به این مسئله اینگونه اشاره کردهاند: «موقعى که امام غایب از فرزندان من در پس پرده غیبت قرار گیرند، اکثر مردم دچار این توهم خواهند شد که حجت خدا از بین رفته و امامت به پایان رسیده است؛ امّا سوگند به خدایى که على را آفریده است، در چنین روزى حجت خدا در میان آنها حضور دارد.»
...
منبع: تبیان
به امید خدا...