مولایم!
نه فقط غروب جمعه ها، که "هوای" اینجا دلگیر است...
خسته ام، از هر روز دویدن ها و نرسیدن ها...
خسته از غرق شدن در روزمرگی ها...
خسته از شهری خاکستری
که باید "خواهی نشوی همرنگ، رسوای جماعت شوی و خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت!".
این قانون اینجاست...
گاهی حس وصله ای ناجور را دارم...
می ترسم از "جور" شدن با این دیار...
دل من گرفته ز این جا...
هوس ســــفر دارم...
سفر به دیارتان...
بگیرید دستان ِ تهی و لرزان ِ این وصله ی ناجور را...
مبادا که جور شود با جماعتی ناجور ...
بسم الله؛
سلام بر صاحب آدینهها؛
سالهاست که ورد ِ زبانم، در قنوت ِ نماز
تکرار متن و ترجمهی، دعای فرج شده است؛
نتیجهاش شده اینکه، نفس ِ بی پروا
زنده مانده لامذهب؛ ولی فلج شده است!
کژی ِ شعر سپیدم؛ کاستی ِ ردیف و قافیههاش
عجب در این لحظات، مایهی ِ حرج شده است؛
نمیدانم دلیلش چیست، اما دلم عجیب
دلتنگ ِ نوای یا صاحب الزمان ِ، حاج حسن ِ، خلج شده است...
دانلود کنید:
http://s3.picofile.com/file/7500295799/Khalaj_Monajat.wma.html
یا مولانا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ ادرکنا...
به نام خدا...
به زودی خدا قومی را که (بسیار) دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان فروتن و به کافران مقتدرند، به نصرت اسلام بر میانگیزد که در راه خدا جهاد کنند و در راه دین از نکوهش احدی باک ندارند،این است فضل خدا؛ به هر که بخواهد عطا کند و خدا را رحمت وسیع نامنتهاست و به احوال هر که داناست. (سوره مائده آیه 5)
به امید ظهور دولت دوست...
به نام خدا...
شیعیان خواب بس است، برخیزید
هجر ارباب بس است، برخیزید
تا به کی دل به خسان باید داد؟
دل به دست دگران باید داد؟
یادمان رفته که عهدی هم هست
یادمان رفته که مهدی هم هست
یادمان رفته که او پشت در است
یادمان رفته که او منتظر است
...
یا حق...
به نام خدا...
گفتم شبی به مهدی اذن نگاه خواهم...
گفتا که من هم از تو ترک گناه خواهم
گفتا حجاب وصلت باشد هوای نفست
گر نفس را شکستی، دستت رسد به دستم...
در پناه خدا...