. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

۲۵/۴/۸۹

چهارم شعبان، یادآورِ خاطره‏ای شاد و به یادماندنی از تولد نوزادی با چهره‏ای زیبا و شأنی والاست؛ روزی که خانه کوچک علی علیه‏السلام بار دیگر ستاره باران شد و تحفه‏ای دیگر از سوی پروردگار بزرگ به ایشان ارزانی گشت. روز درخششِ ماهِ بنی‏هاشم، پسر امّ‏البنین علیهاالسلام بانوی فداکار علی علیه‏السلام روزِ شادمانی شهر مدینه و فرزندانِ علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام .
عباس آمد تا حسین علیه‏السلام تنها نباشد. آمد تا درس جوان‏مردی به جهانیان بیاموزد. آمد تا برادری را معنا کند، وفا را شرح دهد، ایثار را الگو باشد، شجاعت را تفسیر کند و دلاوری را مصداقی والا گردد. عباس آمد تا یاد و خاطره پدر را برای همیشه در اذهان مردم زنده نگه دارد؛ دلاوری علی و حمایت او را ازدین، سال‏ها بعد از پدر احیا کند. عباس آمد تا یار و همراهِ حسین علیه‏السلام گردد و در کنار او بماند. عباس یعنی عشق، فداکاری، برادری و برادر یعنی عبّاس. 

سالروز تولد این 2 بزرگوار رو به همگی تبریک میگم...  

 

دانلود کتاب زندگی نامه حضرت ابوالفظل ---- اینجا کلیک کنید.

 

--------------------------------------- 

 

صبح بی تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد

بی تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد

بی تو می­گویند تعطیل است کار عشق بازی

عشق، اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد

خواستم از رنجش دوری بگویم، یادم آمد

عشق با آزار، خویشاوندی دیرینه دارد

روی آنم نیست تا در آرزو، دستی برآرم

ای خوش آن دستی که رنگ آبرو از پینه دارد

جغد بر ویرانه می­خواند به انکارتو اما

خاک این ویرانه ها بویی از آن ویرانه دارد

در هوای عشق تو پر می­زند با بی قراری

آن کبوتر چاهی زخمی که او در سینه دارد

ناگهان قفل بزرگ تیرگی را می گشاید

آن که در دستش کلید شهر پر آیینه دارد

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد