سلام؛
فرقی نمیکنه ها. همهشون معصومن. هر 14 تاشون مثل قرص ماه شب 14 تو آسمون دل شیعهها میدرخشن. انگار آیینهای هستن که که نور خدا رو بازتاب میکنن. همه به هم شبیهن، به نظر میاد که فرقی با هم ندارن. اما نمی دونم که چرا بین این 14 نفر، من خاطر خانم فاطمهی زهرا (س) رو بیشتر از همه میخوام. شاید به این خاطر که فکر میکنم بانو، حق مادری به گردن اون 13 نفر دیگه و تمام شیعهها دارن.
مطمئنم آقای نازنین، مهدی موعود (عج) تو این سالهای غیبت، بیشتر از همه برای غربت و دلشکستگی مادرش زهرای اطهر گریه کرده. به همین خاطره که وقتی ایام شهادت خانم میرسه، دلم آشوب میشه. دوست دارم زمان انتقام از اون نامردی که سیلی به صورت بانو زد، خیلی زود فرا برسه و قطع شدن دستی که بانو رو هل داد و پایی که با لگدش، پهلوی خانم رو بین در و دیوار زخمی کرد ببینم.
دوست دارم اشک و نالهی اون افرادی که نتونستن لبخند پاک فرزندان فاطمه (س) هنگام بازی رو تماشا کنن و داغ فوت مادر رو به دلهاشون نشوندن ببینم. دوست دارم زنده باشم و زمانی که آقا و سرورمون میاد تا حق رو از باطل سوا کنه و حق تمام مظلومها رو از ظالمین بگیره ببینم.
زمزمه است که اون روز نزدیکه ... خدایا، یعنی هستم و میبینم اون روز رو ...
"اللّهم عجّل لولیّک الفرج"
سلام.
آی گفتید... دقیقا نزدیک این روزا که میشه میرم کتاب کشتی پهلوگرفته رو از لابهلای کتابام پیدا میکنم. میشینم ذره ذره میخونمش و با هر جملهش آب میشم...
هیچ کتابی اینقدر تاثیرگذار نبوده برام. سپاس بابت معرفیش.
و سپاس بابت پست آدینهها...
در پناه خدا.
سلام،
ممنون از شما که راه رسیدن به آدینهها رو به من نشون دادید.
قبل از آدینهها، جمعههای من بی مزه و بی معنا بود.
سربلند باشید.
خدا پشت و پناهتون باشه