. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

میلاد حضرت رسول، مبارک

سلام آقا جان؛


میلاد باسعادت جد بزرگوارتون، رسول عظیم‌الشأن اسلام، حضرت محمد مصطفی (صلوات الله علیه و علی آبائه) رو بهتون تبریک می‌گم. 


خوشحالم که توی این روزهای فرخنده، فرصتی فراهم می‌شه که کمی از غم و نگرانی برای شیعه‌هاتون فاصله بگیرید و لبخند بر لبانتون بنشینه. 


ان‌شاءالله فرارسیدن سالگرد تولد حضرت پیامبر، منجر به استحکام رابطه بین شیعیان و سنی‌های جهان باشه و وحدت و مودت بین اونها رو اضافه بکنه.


التماس دعا؛

صُمٌ بُکمٌ عُمیٌ ...

سلام؛


آقای مظلومان؛ 


امروز، شیعیانت، مظلوم‌تر و محروم‌تر و مغموم‌تر از هر زمان دیگرند.


کمر خم کرده‌اند زیر بار ظلم حاکمانِ دنیا؛ ضعیف نگاه داشته‌ شده‌اند؛ زجر می‌کشند...


آقا جان؛


آنان که به ناحق، تکیه بر کرسی حکومت دنیا زده‌اند، کر و لال و کورند.


صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَرْجِعُونَ 

(بقره، 18)


در شنیدن ناله‌های مظلومان، کَرَند.


در پاسخ به سوالات محرومان، لال‌اند.


در دیدن دل‌های شکسته و زخم جگرهای پاره‌پاره‌ی مغمومان، کورند.


آقا جان، 


آنان که خون شیعیانت را می‌مکند، داعیه‌ی اصلاح دارند... 


وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ

(بقره، 11)


آقای نازنین ما،


منتظریم تا فرارسیدن عذاب الهی؛ منتظریم تا رهایی...


خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ وَ عَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ

 وَ لَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ

 (بقره، 7) 


بیا، آقا جان؛


 تو را به مظلومیت مادرت، قسم؛ بیا.


اللّهم عجّل لولیّک الفرج.


سوره مبارکه بقره

آرامش...

سلام آقا جان؛


پیشاپیش، ایام عزاداری‌های ماه صفر رو بهتون تسلیت می‌گم... 


مولای نازنینم، اومدم تا بازم سفره‌ی دل رو به خواهش و تمنّا باز کنم. ما که یاد نگرفتیم خیرمون به شما و اسلام برسه. فقط خواسته و عریضه داریم براتون همیشه... اما بازم پر رویی می‌کنم و دغدغه‌هام رو میارم پیش شما. تا شاید عنایتی بکنید و گشایشی در کار مسلمون‌ها باز بشه. دیگه، غلام، پیش ارباب درد و دل نکنه، کجا بره؟


آقا جان، ازدواج برای خیلی از بچه‌شیعه‌هاتون سخت شده. دخترای مؤمن و محجوب زیادی هستن که سن‌شون داره به سی‌سالگی می‌رسه و هنوز نتونسته‌ان طعم مادر شدن رو تجربه کنن. پسرهای مؤمن و خداشناس زیادی هستن که دلشون برای تشکیل خانواده و سر و سامون گرفتن، پر می‌کشه اما سالها بعد از بلوغشون، مجردی رو تحمل می‌کنن...


متأسفانه نه خانواده‌ها یاری می‌کنن و نه شرایط اجتماعی و فرهنگی این روزای ما ایرانی‌ها بهمون کمک می‌کنه که به موقع ازدواج کنیم.


کاری ندارم به اونایی که اعتقادی به حریم‌ها و مرزهای شرعی توی روابط‌شون ندارن. حرفم از پسرها و دخترهاییه که از سن بلوغ به بعد، عفّت و حیای خودشون رو حفظ کرده‌ان و با سختی‌های دوران مجردی دست‌به‌یقه شده‌ان. خیلی رنج می‌کشن از تنهایی مجردی؛ اما هیچ‌وقت غیرتشون اجازه نداده خام شیطون نفس بشن و برن دنبال هوی و هوس.


آقا جان، شما رو به معصومیت مادر بزرگوارتون، حضرت فاطمه‌ی مطهره سلام الله علیها و علی ابیها قسم می‌دم، برای اینکه خانواده‌های ما همتی کنن و سخت‌گیری‌ها و چشم‌و‌هم‌چشمی‌ها توی ازدواج ایرانی‌ها کمتر بشه دعا کنید. برای اینکه ما بتونیم ازدواج ساده و خداپسندانه‌ای داشته باشیم، دعا کنید. 


از خدا برامون یه همسر شایسته که بتونه ما رو به خدا نزدیک‌تر کنه بخواید و دعا کنید که زندگی خانوادگی خوبی، مطابق اصول اسلام و در راه رضایت خدا داشته باشیم.


آقا جان، شیعه‌های جوون‌تون به آرامش نیاز دارن. ازتون می‌خوام دعا کنید جوون‌هایی که ازدواج می‌خوان، هرچه زودتر اون همسری که شایسته‌‌شونه رو پیدا کنن و برن سر زندگی‌شون.


مولای خوب من، این روزا، تحمل مجرّدی خیلی سخته... دعا کنید برامون.


اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته و المستشهدین بین یدیه، برحمتک یا ارحم الراحمین


یا حق

امید

سلام؛


نه به خاطر رضایت از شرایط فعلی؛ 


بلکه به امید ظهور شما و بهبود شرایط، زنده‌ام... آقا جان؛

اللّهم عجّل لولیّک‌ الفرج...

مهمان خانه‌ی ارباب شوید...

سلام؛


چند وقته به هر کسی از بین دوستان مذهبی که می‌رسم، نظرش رو در مورد نوشتن در آدینه‌ها می‌پرسم. پاسخ قریب به اتفاق این افراد اینه که: 


«من که لایق نوشتن برای امام زمان نیستم!»


به این فکر می‌کنم که دلیل این حرف چی می‌تونه باشه. مگر نه اینکه شیعه باید عاشق حرف زدن با مولاش باشه و از خداش باشه که بتونه با آقا و سرورش هم‌کلام بشه و درد و دل کنه.


با خودم می‌گم شاید تنبلی ِ نوشتن باعث می شه اینایی که بچه‌مذهبی اینترنت شناس هستن و  هر روز ساعتها وقت‌شون رو پای فیسبوک و گوگل‌پلاس و وبلاگ شخصی‌شون می‌ذارن، تنبلی می‌کنن که ماهی یه مطلب برای امام‌شون بنویسن. اما واقعا این جواب راضیم نمی‌کنه.


مگه ما نمی‌گیم غلام مهدی ِ زهرا هستیم؟ خب اینجا هم خونه‌ی حضرت مهدیه. صاحب آدینه‌ها کسی نیست جز مولای نازنینمون حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف). پس چرا نگرانیم از مهمون شدن تو خونه‌ی حضرت؟ اینجا که جز نیکی و احسان و مهر مهدوی نصیبمون نمی‌شه...


شما رو قسم می‌دم، اگر واقعا دلتنگ آقا هستید، به جای خجالت کشیدن و دست‌دست کردن برای نوشتن یا ننوشتن، یه یا علی بگید و خودتون رو مهمون این خونه کنید. مگه می‌شه مسلمون باشیم و شیعه باشیم و تو این زمونه‌ی غریب و سخت، درد و رنجی تو دلمون نباشه برای مطرح کردن با آقا؟

خلاصه اینکه برای صحبت و تشکّر و ادای احترام و تجدید بیعت با آقا هم، آدینه‌ها پذیرای شماست...


یا علی...


ای کاش زودتر آخر الزمان شود...

سلام؛


آقا جان؛ می‌شه لطفا زودتر ظهور کنید؟


زندگی‌های ما داغونه به خدا... روحمون داغونه... احساساتمون داغونه...


بیاین و سایه‌تون رو پهن کنید رو سر ما که عجیب بی سر و سامونیم این روزها...


بیاین و مدیریت دنیا رو از دست مدیران و سردمداران بی‌لیاقت امروزیش بگیرید...


بیاین تا دیگه کسی جرأت نکنه به ادیان و مذاهب الهی‌ توهین کنه...


بیاین تا ما طعم زندگی آروم و شاد و راحت رو بچشیم...


بیاین تا آدما با هم برابر بشن. کسی ظالم نباشه و کسی مظلوم نشه...


بیاین تو رو خدا. آقا جان. بیاید که دیگه طاقتمون تموم شده...

قنوت نمازم، پر از دعای فرج شده است...

بسم الله؛


سلام بر صاحب آدینه‌ها؛


سال‌هاست که ورد ِ زبانم، در قنوت ِ نماز

تکرار متن و ترجمه‌ی، دعای فرج شده است؛


نتیجه‌اش شده اینکه، نفس ِ بی پروا 

زنده مانده لامذهب؛ ولی فلج شده است!


کژی ِ شعر سپیدم؛ کاستی ِ ردیف و قافیه‌هاش

عجب در این لحظات، مایه‌ی ِ حرج شده است؛


نمی‌دانم دلیلش چیست، اما دلم عجیب

دلتنگ ِ نوای یا صاحب الزمان ِ، حاج حسن ِ، خلج شده است...


دانلود کنید:

http://s3.picofile.com/file/7500295799/Khalaj_Monajat.wma.html



یا مولانا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ ادرکنا...


مولای یا مولای...

سلام آقا جان؛


گناهکاری و سیاه‌رویی باعث شده کمتر سعادت پیدا کنم تووبلاگ آدینه‌ها باهاتون درد و دل کنم. گرچه شما آغوش پذیرنده و مهربان و بخشایشگر دارین؛ اما من حیا می‌کنم و شرم دارم از روبرو شدن با شما. چون شیعه دوست داره پیش ولی و مولاش سربلند باشه و من نتونسته‌ام...


آقا جانم، توی این بیست و شش سالی که از خدا عمر گرفته‌ام، زندگیم بالا و پایین زیاد داشته. روزای خوب زیاد داشته‌ام. روزای سخت هم بوده که با عنایت شما و لطف جد بزرگوارتون حضرت امیر (علیه السلام) تونستم پشت سر بذارمشون. ولی خب نعمتها و الطاف خدا خیلی خیلی تو زندگیم نمود داشته. درسته که لایق هیچ کدوم از نعماتی که بهم داده شده نبوده‌ام اما خدا و شما اهل بیت خیلی بهم لطف داشتید... الحمدلله.


آقا جان؛ 


یک سال از شبهای قدر پارسال گذشت. دوباره به آرزوهای اون شبها فکر می‌کنم. به لطف خدا خیلی‌هاشون برآورده شده‌ان. مثلا سلامتی اطرافیانم. اینکه بتونم امسال هم شبهای قدر رو تجربه کنم. اینکه بتونم به پدر و مادرم احترام بذارم و کمک حال و سنگ صبورشون باشم. اینکه نمازهام قضا نشه و بتونم عبادتهام رو به جا بیارم و خیلی دعاهای دیگه. 


الحمدلله.


ازتون می‌خوام کمکم کنید شبهای قدر امسال هم دعاهای خوبی در حق دوستان و آشنایان و نزدیکانم بکنم و بتونم از این شبها نهایت استفاده رو ببرم. ازتون می‌خوام کمک کنید مسلمونای تمام دنیا به خواسته هاشون برسن و عزت‌شون حفظ بشه. شکوفایی علمی و اقتصادی و فرهنگی داشته باشن. انقلاب‌هاشون بر علیه حاکمان ظالم و ابرقدرتهای فاسد به ثمر بشینه و اتحاد و انسجامشون حفظ بشه.


برای کشور خودم سربلندی و موفقیت می‌خوام. برای مردمم سلامتی و شادابی و رفاه می‌خوام. برای تمام شیعیان ایران، معنویت و روحانیت و معرفت طلب می‌کنم. برای جوونهای کشورم امانتداری از خون شهدا، احترام به ارزشهای دینی، نیروی تلاش و کوشش برای علم آموزی و کارآفرینی و ثروت‌سازی، اخلاق نیک و صبر و گذشت و احترام به دیگران می‌خوام. برای تمام مجردها، ازدواجی خوب و سالم و شایسته می‌خوام و برای تمام متأهل‌ها، تعهد به زندگی و محبت به همسرشون و تلاش برای زندگی اسلامی و پاک می‌خوام.


یا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به حق مظلومیت مولای شهید و معصومیت مادر شهیده‌ی شیعیان، کمک کن ما جوونهای ایران، اخلاق و ایمان و ارزشهامون رو محترم بدونیم و با تمام قدرت برای حفظ اسلام عزیز در مقابل فتنه‌ها و جنگ‌ها و تحریم‌ها ایستادگی کنیم.


ان شا الله.