. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

. . . آدیـــنه ها . . .

... ای مـفـخـر آدیــنـه‌ام ... مـن عـاشـق دیـریـنـه‌ام ...

نگرانی ...

* بسم الله السلام *

نگرانی از بی دینی در زمان غیبت

توجه داشتن به این واقعیت که مومنان در زمان غیبت در حال غرق شدن در دریای فساد و تباهی هستند ، می تواند برای انسان بسیار مفید باشد . اگر انسان درد را بشناسد ، به دنبال داروی آن می رود . کسی که احساس دردی نکند ، دنبال معالجه هم نمی رود .

متاسفانه در زمان غیبت امام ( علیه السلام ) بسیاری از اهل ایمان ، اصلا شرایط حساس و خطرناک خود را درک نمی کنند و با خیال راحت و بدون دغدغه در کشتی ای نشسته اند که از هر طرف مورد هجوم امواج خطرناک قرار گرفته و هر لحظه احتمال شکستن و خرد شدن آن وجود دارد . تنها کسانی که می دانند بیرون چه خبر است و نبست به طوفانی بودن دریا و سست بودن بدنه ی کشتی آگاه هستند ، نگرانی دارند . دیگران با خاطر آسوده در کشتی آرمیده اند و به انجام کارهای عادی خود مشغول هستند !

در زمان غیبت بسیار کم هستند افرادی که خطرات زمانه را درک می کنند و اوضاع بحرانی آن را تشخیص می دهند . وظیفه ی این افراد توجه دادن به دیگران و هشدار دادن به آنهاست ، تا آنها هم به فکر افتاده و لا اقل نصف آن مقدار که نگران دنیای خود هستند ، به فکر دین خود باشند و نسبت به حفظ آن بی تفاوت و لا ابالی نباشند .

وقتی انسان حساسیت زمان غیبت و سختی دینداری در آن را فهمید ، آن گاه از جان و دل دعا می کند و به درگاه پروردگار دست نیاز بلند می کند و به ذیل عنایات ائمه ( علیهم السلام ) متوسل می شود تا او را از این وضعیت بحرانی نجات دهند و سالم به ساحل نجات و سعادت برسانند .

پس به طور خلاصه ما باید باور داشته باشیم که اگر قلبا به خدا و پیامبر ( صلی الله و علیه و آله و سلم ) و امام ( علیه السلام ) معتقد بوده و در این اعتقاد ثبات و پایداری داشته ایم ، جز به لطف پروردگار و فضل الهی نبوده است و هرگز نباید این نعمت را به خود منتسب بدانیم .

اگر درست بیندیشیم ، هر قدر بر الطاف الهی نسبت به ما افزوده شود ، عدم استحقاق خود را نسبت به آنها بیشتر و عمیق تر وجدان می کنیم و به پیشگاه الهی خالصانه تر و با سوز بیشتر دعا و تضرع می کنیم . آری ؛ انسان هر چه در مسیر هدایت جلوتر رود و پیشرفت نماید ، به دستگیری بیشتری احتیاج دارد و باید به موازات ترقی در مسیر هدایت ، توسل خود را به ابواب هدایت الهی بیشتر کند و از اعماق دل بخواند :

" خدایا ! مرا به مرگ جاهلی نمیران . و قلب مرا پس از آنکه هدایتم کرده ای ، منحرف مگردان . " ( 1 )

قلب انسان که محل نزول هدایت الهی است ، به دست خدا زیر و رو می شود و اختیارش با انسان نیست . و دست خدا همانا وجود مقدس پیامبر ( صلی الله و علیه و آله و سلم ) و اهل بیت گرامی ایشان هستند . لذا باید به آنها متوسل بود و از خدا طلب هدایت کرد .

1 ) قسمتی است از دعای وارد بعد از نماز عصر روز جمعه ، منقول از نائب اول امام زمان ( علیه السلام ) در مجال الاسبوع فصل 47 ص 315 و کمال الدین ، باب 45 ، ح 43 .

از کتاب معرفت امام عصر ( علیه السلام )

یا حق ...

فراموشی !!


« بسم الله الرحمن الرحیم » 

مردن یاد امام ( علیه السلام ) در زمان غیبت

امتحان غیبت کار را به جایی می رساند که اکثر کسانی که معتقد به امامت امام غایب هستند ، از عقیده ی خود بر می گردند و دیگر چندان اسمی از احضرت نمی برند و یادی هم از آن بزرگوار نمی کنند .

صَقر بن اب دُلـَف می گوید : " از ابو جعفر محمد بن علی « امام جواد » ( علیه السلام ) شنیدم که می فرمایند : امام بعد از من پسرم علی است . امر او امر من ، و سخن او سخن من ، و اطاعت از او اطاعت از من است . و امام پس از او پسرش حسن است . امر او امر پدرش ، و سخن او سخن پدرش ، و اطاعت از او اطاعت از پدرش می باشد .
سپس حضرت سکوت فرمودند . عرض کردم : ای پسر رسول خدا ! پس امام بعد از حسن کیست ؟ حضرت ( علیه السلام ) گریه ی شدیدی کردند ، سپس فرمودند : بعد از حسن ، پسرش ، قائم به حق است که انتظار ( ظهورش ) می رود .
عرضه داشتم : ای پسر رسول خدا ، پرا ایشان « قائم » نامیده شده اند ؟ فرمودند : چون او زمانی قیام می کند که یادش مرده است و اکثر معتقدان به امامت وی ، از عقیده ی خود باز گشته اند . " ( 1 )

آری ؛ آن قدر بی وفایی و قدر ناشناسی نسبت به امام زنده در زمان غیبت زیاد می شود که نام و یاد ایشان در جامعه می میرد و اکثر شیعیانش آن اعتقادی را که باید به امامت ایشان داشته باشند ، از دست می دهند . 

1 ) کمال الدین ، باب 36 ، ح 3 .

از کتاب معرفت امام عصر ( علیه السلام )  


غزل غم  

در دل خود کشیده ام نقش جمال یار را
پیشه ی خود نموده ام حالت انتظار را
ریخته دام و دانه شه ، از خط و خال خویشتن
صید نموده مرغ دل ، برده از او قرار را
سوزم و سازم از غمش ، روز و شبان به خون دل
تا که مگر ببینم آن طره ی مشک بار را
دولت وصل او اگر یک شبی آیدم به کف
شرح فراق کی توان داد یک از هزار را
چشم امید دوختن ، بر ره وصل تا به کی
برده شرار نار غم ، از کفم اختیار را
ای مه برج معدلت پرده ز چهره بر فکن
شو ز چشم عاشقان ، ز آب کرم غبار را
سوختگان خویش را کن نظر عنایتی
مرهمی از کرم بنه این دل داغدار را
حیران را به جلوه ای از رخ خویش مات کن
تا رهد از خودی خود ترک کند دیار را  

« علامه میرجهانی » 

مهدی جان ... 


یا حق ...

پایداری

* بسم الله الرحمن الرحیم *

فضیلت پایداری بر ولایت امام ( علیه السلام ) در زمان غیبت

اگر کسی با همه ی سختی ها و دشواری های زمان غیبت ، به لطف خدا و دستگیری اهل بیت ( علیهم السلام ) بر معرفت امام ( علیه السلام ) و قبول ولایت ایشان ثابت قدم شد و از مسیر ایمان خارج نگردید ، ایمانش بسیار قیمتی و ارزشمند خواهد بود . چنین شخصی از جهت اینکه به امام غایب و دور از دیدگان ایمان آورده ، بر کسانی که زمان حضور ائمه ( علیه السلام ) را درک کرده و با دیدن نشانه های آشکار ، تسلیم شده اند ، برتری و فضیلت دارد .

رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند : " ای علی ! بدان که شگفت انگیزترین مردم از جهت ایمان و بزرگ ترین آنها از جهت یقین ، گروهی هستند که پیامبر را ندیده اند و از دیدن حجت ( خدا ) محجوب مانده اند و به سیاهی روی سپیدی ایمان آورده اند . " ( 1 )
سیاهی روی سپیدی می تواند کنایه از نوشته های قرآن و احادیث اهل بیت ( علیهم السلام ) باشد که ایمان در زمان غیبت امام ( علیه السلام ) با اتکا بر همین نوشته هاست .

در حدیث دیگری وقتی پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) از حضرت قائم ( علیه السلام ) یاد کردند ، چنین فرمودند : " خوشا به حال صبرکنندگان در غیبت او ! خوشا به حال کسانی که بر محبت ایشان ( ائمه ) پا بر جا می مانند ! آنها هستند کسانی که خداوند در کتاب خود ، ایشان را چنین توصیف کرده است : « کسانی که به غیبت ایمان دارند » ... " ( 2 )

راستی وقتی انسان معجزات و نشانه های حقانیت اهل بیت ( علیهم السلام ) را بالعیان مشاهده کند ، ایمان آوردن به آنها و تسلیم شدن به ایشان ، به مراتب ساده تر است از وقتی که انسان این گونه شواهد را مشاهده نکند و با مراجعه به نقل آن در تاریخ و احادیث ایمان آورد و با این حال ایمانش مانند ایمان کسی باشد که این چیزها را به چشم خود دیده و با گوش خود شنیده است . مردم زمان حضور ائمه ( علیهم السلام ) به گونه ای امتحان می شدند و اهل زمان غیبت هم به گونه ی دیگری مورد امتحان قرار می گیرند .
 
1 ) کمال الدین ، باب 25 ، ح 8 .
2 ) تفسیر برهان ، ج 1 ، ص 54 ، ح 6 . 

از کتاب معرفت امام عصر ( علیه السلام )


اگر به دیده ی ظاهر تو را نمی بینم

                 ولی تو را ز دل و جان جدا نمی بینم

                                   چنان که شیفته ی آن جمال زیبایم

                                                       که هر چه می نگرم جز تو را نمی بینم ...  

بریم کربلا ...

یا حق ...

غذای روح

* بسم الله الرحمن الرحیم * 

یکی از راه های حفظ دین ، کنترل کردن کتاب ها و مجلاتی است که انسان مطالعه می کند ، یا نوارهایی که گوش می کند ، یا فیلم هایی که می بیند . همه ی اینها باید حساب شده باشد و تا انسان مطمئن نشده است که آنچه می خواند یا می بیند یا می شنود از لحاظ فکری و اعتقادی سالم می باشد و او را نسبت به اعتقادش سست نمی کند ، نباید سراغ آن برود . هر کتابی را نباید خواند . پای صحبت هر کسی نباید نشست . دروازه ی دل را به سوی هر بیگانه و نااهل نباید گشود . همان گونه که انسان غذایی را که می خواهد بخورد ، تا مطمئن از سلامتش نشود ، استفاده نمی کند و از هر جایی و هر کسی آن را تهیه نمی کند . افکار و آراء و اندیشه ها را هم نباید از هر کسی گرفت و به هر کسی اعتماد کرد . قرآن به ما چنین سفارش می کند : " انسان باید در غذای خود نظر کند ( که چه چیزی را بخورد و چه چیزی را نخورد . ) " 

این غذا ، هم شامل غذای جسم و بدن آدمی می شود و هم غذای روح و فکر آدمی را در بر می گیرد . به همین جهت در حدیثی از امام باقر ( علیه السلام ) در پاسخ سوال راوی از " طعامه " در آیه ی شریفه چنین آمده است : " منظور از طعام علم اوست که کسب می کند ، باید نظر کند که از چه کسی آن را می گیرد . "   

گاهی انسان به نام تحقیق و از روی انگیزه های به ظاهر روشنفکرانه ، سراغ کتاب ها و مقالاتی می رود که از نظر علمی صلاحیت کافی را برای تشخیص درست و نادرستِ آن ندارد و آن وقت به خیال تحقیق ، آنچه را معتقد بوده به آسانی از دست می دهد و کم کم در آنچه یقین داشته شک می کند و آن گاه به خودش می آید که دیگر کار از کار گذشته و آن چنان فکر و قلبش از سخنان باطل و افکار انحرافی پر شده که دیگر سخن حق جایی در روح و قلب او ندارد و نسبت به هر فکر صحیحی ، موضعی خصمانه می گیرد .  

این کوری دل ممکن است با خواندن یک مقاله در یک روز – بین صبح تا غروب – واقع شود . زیرا مدت زمان انحراف ، بستگی به میزان قوت و ضعف بنیه ی ایمانی و علمی شخص دارد . اگر خیلی ضعیف باشد ، در مقابل یک طرز فکر به ظاهر زیبا اما در واقع فاسد ، نمی تواند مقاومت کند و به شک و تردید و سپس انکار می افتد . 


در احادیث ما نگه داشتن دین در زمان غیبت ، به نگه داشتن شاخه ی پر از خار در دست تشبیه شده است . این به خوبی سختی دینداری را در این زمان می رساند .
امام صادق ( علیه السلام ) می فرمایند :
" صاحب این امر ( ولایت و امامت ) غیبتی دارد که در آن زمان کسی که دین خود را حفظ نماید مانند کسی است که شاخه ی پر از خار قـَتاد (1) را با دست بتراشد . ( سپس حضرت این کار را با اشاره ی دست مجسم فرمودند . ) پس کدام یک از شما می تواند تیغ قـشتاد را با دست خود بـِکَند؟! ... صاحب این امر غیبتی دارد . پس بنده باید تقوای الهی را حفظ نماید و دین خود را رها نکند . " 

1 . قتاد نام درختی سخت است که خارهای آن مانند سوزن است . در عربی برای کارهای بسیار سخت و دشوار ، تراشیدن خارهای قتاد با دست ، به عنوان ضرب المثل به کار می رود . 

از کتاب معرفت امام عصر ( علیه السلام )
   

 

مهدی

گر إذن رسد نگار ما هم برسد
                  در موسم گل بهار ما هم برسد
                                         گر ما همه یک صدا ، صدایش بکنیم
                                                             والله که شهسوار ما هم برسد


یا حق ...

دینداری غریبانه

* به نام خدا *

اوضاع زمان غیبت یک اوضاع آرام و بی دردسر نیست . شرایط به گونه ای است که انسان نباید از خطراتی که دینش را تهدید می کند , غافل شود . غفلت از این امر همان و از دست رفتن دین همان . انسان باید به مصلحت خودش بیندیشد و مشکلات زندگی او را از سعادت خویش غافل نسازد . به تعبیری که در روایات آمده است ، باید دینش را بگیرد و فرار کند . یعنی از مقابل دشمنانی که به اشکال مختلف می خواهند به دین او لطمه وارد کنند بگریزد . هر کسی ، توانایی مقابله و از پا در آوردن دشمن را ندارد . حفظ خود بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد .
امام جواد « علیه السلام » می فرمایند : " بعد از مرگ پسرم علی ( حضرت هادی « علیه السلام » ) نوری ظاهر می گردد ( یعنی حضرت عسکری « علیه السلام » ) . سپس نور پنهان می گردد ( زمان غیبت امام دوازدهم « علیه السلام » ) . پس وای بر کسی که به شک و تردید افتد ! و خوشا به حال آن غریبی که دین خود را بردارد و فرار نماید ! "
در زمان غیبت ، غریبانه زیستن انسان را در برابر انحرافات بهتر حفظ می کند . این صفتی است که مؤمنان از امام غریب خود – حضرت بقیة الله ارواحنا فداه – به ارث می برند .
اینها گوشه ای است از تصویر دینداری در زمان غیبت امام « علیه السلام » از دیدگاه احادیث اهل بیت « علیهم السلام » . با توجه به وجود این مشکلات ، باید دید راه چاره چیست و چگونه می توان از این خطرات گریخت و جان سالم به در برد .
 

ادامه دارد ...


از کتاب معرفت امام عصر « علیه السلام »  

 

غریبانه


یاد امام

 

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا ! خودت را به من بشناسان ؛ که اگر خود را به من نشناسانی ، پیامبرت را نمی شناسم . خدایا ! رسول خود را به من بشناسان ؛ که اگر رسول خود را به من نشناسانی ، حجت تو را نمی شناسم . خدایا ! حجتت را به من بشناسان ؛ که اگر حجت خود را به من نشناسانی ، از دین خود گمراه می شوم .

( دعای عصر غیبت )


مراتب ذکر امام ( علیه السلام )  

به تعبیر مرحوم آیة الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی صاحب کتاب شریف " مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم ( علیه السلام )  " : مؤمنان در یاد کردن از مولای خود به مقتضای درجات ایمان و مراتب معرفت و یقین خود ، درجات متفاوت و مراتب مختلفی دارند . حال بعضی از آنها در یاد کردن از مولای شان چنان است که گفته اند : " خدا می داند که من شما را یاد نمی کنم ! پس چگونه شما را یاد کنم در حالی که هیچ گاه فراموش تان نمی کنم ؟! "  

پس صاحب مکیال تذکراتی درباره ی چگونگی زنده نگه داشتن یاد امام عصر ( علیه السلام ) در شبانه روز ، بیان کرده اند : " چون صبح کنی پس بدان که این زندگی که خداوند به تو داده ، به برکت آن حضرت ( علیه السلام )  است . پس او را سپاس بگزار و خدای تعالی را بر نعمتی که به تو عنایت فرموده شکر کن . و مواظب خودت باش که مبادا این نعمت را در غیر رضای او صرف نمایی که مایه ی تیره روزی و بارسنگینی ِ تو خواهد شد . پس چنانچه در معرض گناهی قرار گیری ، به یاد آور که مولایت در این حالت زشت و گونه ی بد تو را می بیند . پس به پاس احترام او آن گناه را واگذار . و اگر کار خوبی پیش آید ، به انجام آن سبقت کن و بدان که آن نعمتی است الهی که خدای تعالی آن را به برکت مولایت به تو بخشیده است ، و خدای را بر آن سپاس بگزار و آن را به مولا و صاحب زمانت هدیه کن و با زبان حال عرضه بدار :
* عزیزا ! بر ما و اهل ما سختی رسیده و با متاعی اندک به درگهت پناه آورده ایم . پس پیمانه ی ما را پر کن و بر ما تصدق فرمای ؛ که خداوند صدقه دهندگان را پاداش دهد . * "


 

He will come ...

 


امان ای هجر بی پایان مهدی
غروب جمعه و هجران مهدی
دل خورشید هم از هجران گرفته
امان ای هجر بی پایان مهدی
تمام غصه های عصر جمعه
خلاصه می شود در جان مهدی
امان از آن زمانی که بیفتد
به روی نامه ام چشمان مهدی
دلش می گیرد و با چشم گریان
بگوید این هم از یاران مهدی ......
 

یا حق ...

از نهج البلاغه

* بسم الله الرحمن الرحیم * 

 

بیعت با امام مهدی ( علیه السلام ) و وفاداری به او مرز جدایی منافق از مؤمن است . 

از نامه های بسیاری که در نهج البلاغه بدان اشاره شده است ؛ تنها به یک نامه می توان برخورد کرد که امام علی ( علیه السلام ) پیرامون فرزند گرامی شان مطالبی را مرقوم کرده اند ، که در آن به زشتی مخالفت با امام زمان ( علیه السلام ) اشاره کرده و می فرمایند : 

" همانا بیعت برای امام ، یک بار بیش نیست و تجدید نظر در آن میسر نخواهد بود و کسی اختیار از سر گرفتن آن را ندارد ، آن کس که از این بیعت عمومی سر باز زند ، طعنه زن و عیب جو خوانده می شود و آن کس که نسبت به آن دودل باشد ، منافق است . " 

 

توصیف امام زمان ( علیه السلام ) و یاران او ، چه قدر امیرالمؤمنین به دیدار آنان اشتیاق دارد . 

در حکمتی دیگر ، امام علی ( علیه السلام ) به بیان ویژگی های رهبران الهی و یاران امام زمان ( علیه السلام ) پرداخته و می فرماید : 

" آری ! خداوندا ! زمین هیچ گاه از حجت الهی خالی نیست ؛ که برای خدا با برهان روشن قیام کند ، یا آشکار و شناخته شده ، یا بیمناک و پنهان ، تا حجت خدا باطل نشود ، و نشانه هایش از میان نرود ؛ تعدادشان چه قدر ؟ و در کجا هستند ؟ به خدا سوگند ! تعدادشان اندک ، ولی نزد خدا بزرگ مقدارند ، به طوری که خدا به وسیله ی آنان ، حجت ها و نشانه های خود را نگاه می دارد تا به کسانی که همانندشان هستند ، بسپارد و در دل های آنان بکارد ؛ آنان که دانش ، نور حقیقت بینی را بر قلب شان تابانده و روح یقین را دریافته اند که آن چه را که خوشگذران ها دشوار می شمارند ، آسان گرفتند و با آن چه که ناآگاهان از آن هراس داشتند ، انس گرفتند . در دنیا با بدن هایی زندگی می کنند که ارواح شان به جهان بالا پیوند خورده ؛ آنان جانشینان خدا در زمین ، و دعوت کنندگان مردم به دین خدایند . آه ، آه ، چه سخت اشتیاق دیدارشان را دارم . " 

 

قرار


 

کعبه ای وصف جمال کردگار 
 
                    پرده ات باشد حجاب روی یار
 
                                    هر کسی خواهد تو را بیند دقیق
 
                                                         چهره ی مولا ببیند آشکار ... 

  

( از مجله ی خورشید مکه ) 

یا حق ...

تزکیه

« بسم الله الرحمن الرحیم » 

 

قبل از ظهور باید تزکیه ی نفس کرد . 

" خدایا در زمانی که از دیدار ولی ات محروم هستیم ، از این محرومیت و غربت و از قلت عدد – از تعداد کم و انگشت شمار یاران دین حق – به تو شکایت می بریم . "

اگر بدانید چه قدر امام زمان ( علیه السلام ) غریب هستند و چه قدر طرفداران حق اندک هستند ، آن وقت قدر این توجه خودتان به امام زمان ( علیه السلام ) را خواهید دانست ، که چه قدر بشارت ها و رؤیاهای صادقه برای همین جمعی که در راه خودسازی و تزکیه ی نفس و جلب رضایت حضرت بقیة الله ( ارواحنا فداه ) قدم بر می دارند ، دیده شده است ؛ لذا آن هایی که ضعیف اند سعی کنند از قافله عقب نمانند ، چون بعد از ظهور ، آن روزی که رجعت شروع می شود ، ایمان آوردن فایده ای ندارد . « و ان رجعتکم حق لا ریب فیها یوم لا ینفع نفسا ایمانها لم تکن آمنت من قبل او کسبت فی ایمانها خیرا » : « رجعت شما اهل بیت ( علیهم السلام ) حق است ، روزی که دیگر برای ایمان آوردن دیر شده یا اگر ایمان آورده ، غافل بوده و حرکتی نکرده است » ( زیارت آل یاسین ) ؛ عده ای هستند که باید جو جامعه آنها را حرکت بدهد ، آنها مانند پشه های بی اختیار ، معلق در هوا هستند ، باد آنها را به هر جا ببرد برده است ؛ اگر حکومت طاغوت بود ، طاغوتی هستند ؛ اگر حکومت اسلامی بود ، مؤمن و مسلمان هستند . اینها فکر نکنند حکومت امام عصر ( ارواحنا فداه ) هم مثل حکومت های معمولی است که به ظاهر افراد نگاه کند ، نه ! اگر قبل از ظهور انسان خودش را نساخته و بیدار نشده باشد ، فکر نکند بعد از ظهور خودش را همراه حکومت آن حضرت می کند و حضرت ولی عصر ( ارواحنا فداه ) او را هم به حساب می آورند ، نه ! ایشان می دانند که تو آدم بیداری نیستی و چون فضا عوض شده ، تو هم خودت را عوض کرده ای . 


وقتی آن حضرت ظاهر بشوند ، اگر در دل انسان سر سوزنی دغل وجود داشته باشد ، او را لااقل در تشکیلات حقه نمی پذیرند ؛ چون باید از قبل خودش را درست می کرد .

کوشش کنید قبل از ظهور آن حضرت جزء مؤمنین به غیبت باشید ، جزء برادران پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) باشید . پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله ) دو دسته را برادر خود خواند : یکی علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) و یکی مؤمنین به غیبت که در عصر غیبت از خواب غفلت بیدار شده اند و خود را به مقام یاران امام زمان ( علیه السلام ) رسانده اند .


گوشه ای از سخنان استاد سید حسن ابطحی خراسانی  

 

 

یا حق ...