-
این بار برای دلداده ی او . . .
جمعه 10 اسفندماه سال 1386 06:38
به نام حق سلام ! تو که از کودکی من سخن می گویی ! از زلالی هر چه کوچه و پس کوچه های مانده بر شب . . . نترس رفیق ! بیراهه نمی روم . . . در دستها و قلمت دنبال خودم می گردم ! این تمام من نیست که می نویسد شب . . . سجاده . . . خدا . . . خدا . . . ! حالا اگر هم بین من و تو دو باران فاصله است ، مهم نیست . . . تو که از صمیمیت...
-
سلام ...
جمعه 3 اسفندماه سال 1386 13:05
بسم الله از امام صادق «علیه السلام» ده صفت و نشانه برای امام زمان «عجل الله فرجه الشریف» بیان شده است : 1. عصت از گناه و خلاف اخلاق و دور از حق . 2. نص بر امامت او از طرف خداوند و پیامبر و امام قبل از او . 3. باید از همه ی مردم دانا تر باشد . 4. از نظر تقوا و پرهیزکاری باید بر همه برتری داشته باشد . 5. به قرآن خداوند...
-
عهد . . .
جمعه 26 بهمنماه سال 1386 10:03
"به نام خداوند بخشنده ی مهربان" خدایا ، ای پروردگار نور ِ بس بزرگ ، پروردگار کرسی بلند ، و پروردگار دریای جوشان ، و نازل کننده ی تورات و انجیل و زبور ، و پروردگار سایه و حرارت ، و نازل کننده ی قرآن بزرگ ، و پروردگار فرشتگان مقرب و پیامبران و رسولان ؛ خدایا ...! من از تو می خواهم به وجه کریمت ، و به حق ِ نور وجهِ منیرت...
-
ما هنوز همانیم . . . خسته و اما چشم براه . . .
جمعه 19 بهمنماه سال 1386 19:34
به نام تنها یاری رسان همه عمر بر ندارم ، سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی . . . سلام بر قامتت ! ای سرو بهشتی . . . سلام بر حضورت . . . داغ بوسه بر لبانمان ماند و گل بوسه ای از گرد راهت ، ای مهربان ! نچیدیم . . . هنوز در پس این کوچه های انتظار ، رهگذران ، پی در پی در آمد و شدند . .. اما هنوز خالی...
-
رجعت . . .
جمعه 12 بهمنماه سال 1386 10:43
. . . به نام خدا . . . رجعت . . . یعنی برگشتن بعضی از مؤمنان و بعضی از کافران به دنیا ( که در زمان ظهور اتفاق میفته ). بعضی از اتفاقات در رجعت... امام حسین (علیه السلام) چهل هزار سال حکومت می کند . امام صادق (علیه السلام) فرمود : «نخستین کسی که در رجعت بر می گردد حسین بن علی (علیه السلام) است ، چهل هزار سال در روی...
-
هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن... یا الله...
جمعه 5 بهمنماه سال 1386 13:59
هیچ ندارم جز دلی خسته... دلی منتظر... قدرهای خدا را میگذرانیم با دلهایی بیرنگ ، دلهایی خاموش ، دلهایی غبار گرفته ، دلهایی یخ زده... در انتظار یار... و وای بر ما که در شبهای تاریک و ظلمانی محرم زنجیر به دوش میکشیم ، سینه میزنیم و فراموش کرده ایم که فرزند پیامبر در انتظار یارانش است... تنهایش گذاشته ایم... و وای بر ما...
-
جمعه سرخ
جمعه 28 دیماه سال 1386 08:50
سپس گروهی از مؤمنین جن به خدمت آن بزرگوار آمدند و گفتند : « ما شیعیان و یاران شما هستیم ؛ هر چه می خواهید به ما امر بفرمائید . اگر دستور دهید تمام دشمنان شما را نابود می کنیم و شما از جای خود حرکت نکرده و در وطن خویش بمانید .» امام (علیه السلام )بر ایشان دعای خیر کردند و فرمودند:«مگر شما قرآن را که بر جدم رسول الله...
-
واهمه . . .
جمعه 21 دیماه سال 1386 02:12
-
مهدی جان !
جمعه 14 دیماه سال 1386 16:40
در انتظار مقدمت . . . حیف در هجرانت ای مه ، صرف شد ایام ما بر لب آمد جان ما و بر نیامد کام ما ما همه مستیم و دل جام است و جاده خون دل ساقی غم می کند لبریز ، هر دم جام ما سوی این سرگشتگان ، با مهربانی کن نظر تا شود از یمن مهرت ، چرخ گردون رام ما شب شد آخر روز ما ، در انتظار مقدمت وه چه طولانی ست ای مه ، در فراقت شام ما...
-
خدا هم منتظر اوست...
جمعه 7 دیماه سال 1386 16:32
سلام بر تو هنگامی که قیام می کنی! باز هم آدینه...باز هم فراموشی...باز هم غروب...و باز هم بی تو... وای بر من... وای بر من که جای خالی حضورت را با فراموشی پر کردم... وای بر من که غریبانه ترین لحظات به یاد تو بودن را به بی بهاترین بازیچه های خاکی! فروختم... و دلم را...امیدم را...به ناچیزترین ها نابود کردم... کاش می...
-
سلام ... مهدی جان ...
جمعه 30 آذرماه سال 1386 15:03
" به نام خداوندِ شب " به نام پروردگاری آغاز می کنم که همیشه بهترین هارا به من هدیه داد ... همیشه زیباترین احساس ها را برایم به ارمغان آورد ... به نام خدایی آغاز می کنم که عشق تو را در دلم شعله ور کرد ... مهدی جان ... سلام ... سلامی به زیبایی تمامی ِ عهدها و آل یاسین ها ... دل تنگم ... اما ... دلتنگی ام از غروب جمعه...
-
دلبستگی
جمعه 23 آذرماه سال 1386 10:07
به نام حضرت عشق آقا جان سلام ؛ آقا اگه گفتین چی شده ؟ می دونم که می دونین . بهتر از هرکسی هم می دونین . اما بازم می گم براتون . خیلی خوشحالم آقا . به امید خدا این هفته سه شنبه بازم میایم خدمتتون برای دستبوس . اتفاقا ازتون یه چند تا سؤال هم دارم . دلم برای دیدارتون پرمی کشه آقا . اگه بدونین با چه مکافاتی سفر این هفته...
-
چشمی به راه
جمعه 16 آذرماه سال 1386 17:42
صفحۀ کاغذ خالیست ، اما اندیشه ای در سر ، خرمن خاک آلود دل را به باد می دهد و چشم به خود می بیند دریای گرد و غبار را که در آسمان خرامان به اوج می رود . ناگاه ابری بر فراز می آید و با غرشی شروع به گریستن می کند ... ای وای مبادا کس را ، نظاره گر حال دل باشد ! ای وای مبادا خرمن باد خورده ، اینک بر گِل و لای نَفس پنهان...
-
دلمون تنگ شده آقا . . .
جمعه 9 آذرماه سال 1386 09:48
" سلام علی آل یس " آقا جون سلام . آقا جون شرمنده ام آقا ! می دونم الان تازه یادت افتادم . آقا به خدا اینقدر به این خاک گره خوردم که یادم رفته بود که حلقه به گوش درگاهتم آقا . آقا جون خوبی ؟ رو به راهی آقا ؟ از ما نپرس آقا که اوضاعمون خیطه خیطه ! خیلی داغونیم آقا ، آقا جون دلمون گرفته آقا . نمی دونی اینجا مردم چی کارا...
-
غریبه ...
پنجشنبه 1 آذرماه سال 1386 17:34
" به نام حضرت عشق " چقدر آشنا می نمایی غریبه بگو از کجا ، از کجایی غریبه در این شهر و این شب چه بی سر پناهی نداری مگر آشنایی غریبه دل نخل ها تازه شد از عبورت مگر تو ولی خدایی غریبه ؟ تو در آسمان نگاهت چه داری که کردی دلم را هوایی غریبه ؟ غبار کدامین سفر بر تو مانده است که گرد از دلم می زدایی غریبه ؟ به کارِ که بستی...
-
سردم شده ...
جمعه 25 آبانماه سال 1386 16:43
سلام مولا ؛ دیروز آمده بودم سمت محله ی شما . کلی پیاده راه رفتم تا رسیدم سر کوچه ی معصومیت ... رفتم دم در خانه ای که روی پلاکش حک شده بود : اینجا با وضو وارد شوید ... در زدم اما کسی در خانه نبود ، بیشتر صبر کردم . بازهم خبری نشد . همسایه ای گفت : ایشان فعلا تشریف ندارند . بعدا دوباره بیایید ، شاید قسمتتان بشود که...
-
مهدی جان . . .
جمعه 18 آبانماه سال 1386 12:28
تو به من نزدیک تر از من این منم که از تو دوره غایبی اما دل من به یادت غرق حضوره ماه آسمونی ، اما میشه رو زمین تو رو دید میشه با تو درد دل کرد راز غیبتت رو پرسید دور آسمون ، شب و روز زمین بی صدا می گرده تشنه ی یه جرعه عشقه دنبال شما می گرده چشم به راهیم توی هفته برای رسیدن تــــو غروب جمعه چه سخته غربت ندیدن تــــو . ....
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 18 آبانماه سال 1386 06:49
. . . سلام . . . !